نام كتاب: همراه با امام در حج
نويسنده: مركز تحقيقات حج
موضوع: مباحث اجتماعى و سياسى
زبان: فارسى
تعداد جلد: 1
ناشر: نشر مشعر
مكان چاپ: تهران
نوبت چاپ: 1
ص:1
ص:2
ص:3
ص:4
ص:5
ص:6
ص:7
ص:8
ص:9
ص:10
ص:11
ص:12
ص:13
ص:14
ص:15
ص:16
ص:17
ص:18
ص:19
ص:20
ص:21
ص:22
ص:23
ص:24
ص: 25
فريضه حج، در بين فرايض الهى، از ويژگيهاى خاصى برخوردار است، و شايد جنبه هاى سياسى و اجتماعى آن، بر جنبه هاى ديگرش غلبه داشته باشد. و يا آنكه جنبه عباديش نيز ويژگى خاص دارد. (1) 1
اين فريضه بزرگ عبادى، سياسى، اجتماعى و ...
در بين عبادت هاى بزرگ، از ويژگى هاى خاص برخوردار است. (2) 2
ص: 26
فريضه حج، يكى از بزرگترين فريضه هاى عبادى، سياسى اسلام ... است. (1) 3
براى احياى اين سنت بزرگ الهى ... مسلمين را به وحدت كلمه و اتحاد مسير دعوت، ... و حجاج محترم بلاد را به وظايف بزرگ خود در مقابله با چپاولگران بين المللى و تجاوزكاران آشنا نمايند. (2) 4
كنگره عظيم حج در مواقف معظمه، از بزرگترين كنگره هاى جهان اسلام است. (3) 5
چه فرصتى بالاتر و والاتر از كنگره عظيم حج، كه
ص: 27
خداوند متعال براى مسلمانان فراهم آورده است؟ (1) 6
اجتماع كعبه، بزرگترين اجتماعى است كه هيچ دولتى نمى تواند خودش اين اجتماع را ايجاد كند. و خداى تبارك و تعالى كارى كرده است كه مسلمين، بدون زحمت و خرجى كه بر دولت ها باشد در آنجا مجتمع شوند. (2) 7
ص: 28
جهات سياسى زيادى در اجتماعات، جماعات و جمعات و خصوصاً اجتماع گرانبهاى حج مى باشد كه از آن جمله اطلاع بر گرفتاريهاى اساسى و سياسى اسلام و مسلمين است. (1) 10
مشكلات مردم و مشكلات تمام بلادى كه مردم مستطيعش يا روحانيون محترمش وارد حج مى شوند بايد بررسى شود.
اوضاع مسلمين در هر سال بررسى شود كه در چه حال هستند، بين خودشان با حكومت ها چه وضعى است، بين حكومت ها با قدرتهاى شيطانى ديگر چه وضعى است، بين خود ملت ها با خود ملت ها چه وضعى است، بين روحانيون كه در بلاد متفرقه مسلمين هستند با وضع حج چه وضعى دارند.
اينها امورى است كه بايد رسيدگى به آن بشود و حج براى همين امور است. (2) 11
ص: 29
اين اجتماع بزرگ كه به امر خداوند تعالى در هر سال در اين سرزمين مقدس فراهم مى شود شما ملت هاى مسلمان را مكلف مى سازد كه در راه اهداف مقدسه اسلام، مقاصد عاليه شريعت مطهره و در راه ترقى و تعالى مسلمين و اتحاد و پيوستگى جامعه اسلامى كوشش كنيد. (1) 12
اين اجتماع بزرگ، ... شما مسلمانان را مكلف مى سازد كه ... براى فقرا و مستمندان كشورهاى اسلامى فكرى كنيد.
براى آزادى سرزمين اسلامى فلسطين از چنگال صهيونيسم، دشمن سرسخت اسلام و انسانيت چاره انديشى بكنيد. از مساعدت و همكارى با مردان فداكارى كه در راه آزادى فلسطين مبارزه مى كنند غفلت نورزيد. (2) 13
ص: 30
اين اجتماع بزرگ، ... شما مسلمانان را مكلف مى سازد كه ... در راه استقلال و ريشه كن كردن سرطان استعمار، همفكر و هم پيمان شويد؛ گرفتارى هاى ملل مسلم را از زبان اهالى هر مملكت شنيده و در راه حل مشكلات آنان از هيچگونه اقدامى فروگذار نكنيد.
بر كسانى كه استطاعت دارند يك دفعه فريضه فرموده است كه در مكه معظمه و در مواقف شريفه مجتمع بشوند و براى همه مسلمين با هم در يك محيط دور از تشريفات و يك محيطى كه همه جهات شخصيات را ريخته و با يك كفن و يا دو ثوبه مختصر در اين مواقف حاضر شوند. (1) 14
خداوند تبارك و تعالى مسلمانان جهان را با شرايط خاص دعوت نموده است. (2) 15
زائران ... ميهمانان خدا و رسولند و اهانت و جسارت به
ص: 31
آنان، اهانت و جسارت به ميزبانان بزرگ آنان است. (1) 16
اين كنگره سراپا سياست كه به دعوت ابراهيم و محمد صلى الله عليه و آله برپا مى شود و از هر گوشه دنيا و از هر «فج عميق» در آن اجتماع مى كنند براى منافع ناس است. و قيام به قسط است. و در ادامه بت شكنيهاى ابراهيم و محمد است. و طاغوت شكنى ها و فرعون زدودنهاى موسى است. (2) 17
«قيام ناس» مختص به زمانى نيست و دستور هر زمان و مكان است. و در هر سال در اين مجمع عمومى بشرى از جمله عبادات مهم است الى الابد. (3) 18
مسلماً روح و پيام حج، چيز ديگرى غير از اين
ص: 32
نخواهد بود كه مسلمانان، هم دستورالعمل جهاد با نفس را بگيرند و هم برنامه مبارزه با كفر و شرك را. (1) 19
ص: 33
حج، بسان قرآن است كه همه از آن بهره مند مى شوند. (1) 23
انديشمندان و غوّاصان و درد آشنايان امت اسلامى اگر دل به درياى معارف آن (حج) بزنند و از نزديك شدن و فرو رفتن در احكام و سياستهاى اجتماعى آن نترسند، از صدف اين دريا، گوهرهاى هدايت و رشد و حكمت و آزادگى را بيشتر صيد خواهند نمود و از زلال حكمت و معرفت آن، تا ابد سيراب خواهند گشت. (2) 24
حج، از آن روزى كه تولد پيدا كرده است اهميت بعد سياسى اش كمتر از بعد عبادى اش نيست؛ بعد سياسى علاوه بر سياستش، خودش عبادت است. (3) 25
سياست حج، سياستى نيست كه ما درست كرده باشيم،
ص: 34
حج، سياست اسلامى است. (1) 26
حج از مسائلى است كه جنبه سياسى اش بسيار بيشتر است از جنبه هاى عباديش. (2) 27
اگر حج را با آن سياستى كه از طرف اسلام در آن بكار رفته پيدا كنند كافى است براى اينكه استقلال خودشان را پيدا كنند. (3) 28
بعد سياسى و اجتماعى آن (حج) حاصل نمى گردد مگر آنكه بعد معنوى و الهى آن جامه عمل پوشد. و لبيك هاى شما دعوت حق تعالى باشد و خود را محرم براى وصول به آستانه محضر حق تعالى نماييد. (4) 29
ص: 35
آن چيزى كه مى تواند جلوگيرى كند (از بازگشت به قبل از انقلاب) ... تدبّر در حج و در مسائل حج و در همه مسائل اسلام كه چگونه بين ابعاد مختلفه، جمع كرده است، بين عرفان و تعبد، بين سياست و عبادت، بين مسايل اجتماعى و ساير مسائل. (1) 30
حقيقت حج، اين است كه شما برويد مردم را ببينيد، ببينيد فقرا چه جورى هستند، شما هم همانطور بشويد.
ببينيد مستمندان جهان چطورند شما هم به همان رنگ درآييد. (2) 31
خداوند تعالى ... سرّ و انگيزه حج و غايت قرار دادن كعبه و بيت الحرام را، نهضت و قيام مسلمانان براى مصالح
ص: 36
ناس و توده هاى مستضعف جهان ذكر مى فرمايد. (1) 32
مهم اين است كه آن چيزهايى كه در بلاد مسلمين در طول سال، گذشته است به اطلاع هم برسانند و براى رفع اشكالات مسلمين فكر بكنند. و اجتماع بزرگ ميليونى اسلامى در حجاز در عين حال كه عبادت است براى همين نكته است. (2) 33
در اين اجتماع بزرگ حج، ... بايد به نفع اسلام و مسلمين بهره بردارى شود.
بناى ما از اول بر اين بوده است كه به حج، همان طورى كه بوده است عمل كنيم؛ همان طور كه پيغمبر اكرم بتها را در كعبه شكست ما هم بتها را بشكنيم و اين بتها كه در زمان ما هستند از آن زمان بالاتر و بدترند. (3) 34
ص: 37
حج، براى ... قيام ناس بوده است. (1) 35
ص: 38
يكى از مهمات فلسفه حج، ايجاد تفاهم و تحكيم برادرى بين مسلمين است. (1) 39
بايد بدانيم كه يكى از فلسفه هاى مهم اجتماعى عظيم، از سراسر جهان در اين مقام مقدس و مهبط وحى، به هم پيوستن مسلمانان جهان و تحكيم وحدت بين پيروان پيامبر اسلام و پيروان قرآن كريم در مقابل طاغوت هاى جهان است. (2) 40
با توجّه به اينكه فريضه حج، ... حجاج محترم جهان را دور هم گرد آورده ... راههاى اتحاد بين همه طوايف و مذاهب اسلامى را بررسى كنيد و در امور سياسى مشترك بين همه طوايف، مشكلاتى را كه براى مسلمين جهان به دست دشمنان سرسخت اسلام پيش آمده است كه اهم آن اختلاف انگيزى بين صفوف مسلمانان است را چاره انديشى بنماييد. (3) 41
ص: 39
حجاج محترم جهان را دور هم گرد آورده و در مصالح اسلام و مشكلات مسلمين تبادل آرا نموده و در حل مشكلات و راه رسيدن به آرمان مقدس اسلام، تصميمات لازم را اتخاذ نماييد. (1) 42
مسلمانان، ... با مراعات اخلاق كريمه اسلامى و اجتناب از مجادلات و تجملات، صفاى اخوت اسلامى و دورنماى تشكل امت محمدى صلى الله عليه و آله را در سراسر جهان به نمايش مى گذارند.
حج، بهترين ميعادگاه ... است؛ كه مسلمانان ... با كنار گذاردن تشخّص ها و رنگ ها و مليّت ها و نژادها به سرزمين و خانه اولين خود رجعت مى كنند.
ص: 40
حج، بهترين ميعادگاه معارفه ملت هاى اسلامى است؛ كه مسلمانان با برادران و خواهران دينى و اسلامى خود از سراسر جهان، آشنا مى شوند و در آن خانه اى كه متعلق به تمام جوامع اسلامى و پيروان ابراهيم حنيف است گرد هم مى آيند. (1) 43
مناسك حج، مناسك زندگى است؛ و از آنجا كه جامعه امت اسلامى از هر نژاد و ملتى بايد ابراهيمى شود تا به خيل امت محمد صلى الله عليه و آله پيوند خورد و يكى گردد و يد واحده شود، حج تنظيم و تمرين و تشكل اين زندگى توحيدى است. (2) 44
حج، تجلّى و تكرار صحنه هاى عشق آفرين زندگى
ص: 41
يك انسان و يك جامعه متكامل در دنياست. (1) 45
لازم است در خلال اعمال شريفه حج، به يكى از بزرگترين فلسفه اين اجتماع عظيم توجه داشته و به وضع اجتماعى و سياسى كشورهاى اسلامى رسيدگى كرده و از گرفتاريهاى برادران ايمانى خود مطلع گشته و در رفع آن در حد وظيفه اسلامى و وجدانى كوشش كنند. (2) 46
ص: 42
ص: 43
شرط همه مناسك و مواقف براى رسيدن به آرزوهاى فطرى و آمال انسانى، اجتماع همه مسلمانان در اين مراحل و مواقف و وحدت كلمه تمامى طوايف مسلمين است، بدون اعتنا به زبان و رنگ و قبيله و طايفه و مرز و بوم و عصبيت هاى جاهلى و هماهنگ خروشيدن بر دشمن مشترك است. (1) 53
حضور در اين مشاهد مشرفه و امكنه مقدسه و در نظر گرفتن شرايط سخت و طاقت فرساى بعثت پيامبر، مارا به مسؤوليت و حفظ دست آوردهاى اين نهضت و رسالت الهى بيشتر آشنا مى كند. (2) 54
ساده بودن بيت و مسجد همچون زمان ابراهيم و صدر اسلام و به هم پيوستن مسلمين در آن مكان بى آلايش و
ص: 44
وافدين بى پيرايش، هزاران مرتبه بالاتر است از تزيين كعبه و بناهاى مرتفع عظيم و غافل شدن از مقصد اصلى كه قيام ناس و شهود منافع ناس است.
مكه معظمه و مشاهد مشرفه، آيينه حوادث بزرگ نهضت انبيا و اسلام و رسالت پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله است. (1) 55
ص: 45
بيت اللَّه الحرام اول بيتى است كه براى ناس بنا شده، بيت همگانى است؛ هيچ شخصيتى و هيچ رژيمى و هيچ طايفه اى حق تقدم در آن را ندارد، اهل باديه و صحرا نشينان و خانه به دوشان با عاكفان كعبه و شهر نشينان و دولتمردان، در آن يكسانند. (1) 58
همه زحمات انبيا از آدم تا خاتم براى اين معناست كه سير الى اللَّه باشد؛ شكستن بت نفس كه بالاترين بت هاست و دنبال او شكستن بت هاى ديگر. (2) 59
آن چيزى كه اساس است سير الى اللَّه است. توجه به خداست. همه عبادات براى اوست. (3) 60
تمام مسائل براى معنويات است؛ پيغمبرها هم كه آمدند
ص: 46
و احكام را منتشر كردند براى اين است كه مردم را تزكيه بكنند. (1) 61
آنچه غايت تعليمات اسلامى است همزيستى مسالمت آميز در سطح جهان (كه اميد است با تعجيل در ظهور مهدى آخر الزمان ارواحنا فداه حاصل شود) و رسيدن انسانها به كمال و سعادت اخروى است كه خداوند نصيب همگان فرمايد. (2) 62
ما در مكه باشيم يا نباشيم دل و روحمان با ابراهيم در مكه است. دروازه هاى مدينة الرسول را به روى ما ببندند يا بگشايند رشته محبتمان با پيامبر هرگز پاره و سست نمى شود. به سوى كعبه نماز مى گزاريم و به سوى كعبه مى ميريم. (3) 63
ص: 47
ما و آنها (حجاج) هم بعد از اينكه برگشتند تكاليفى داريم كه اين تكاليف هم دنبال همان مطالعه عيد قربان و قربانگاه هاست؛ آنها بايد آن ايثار را، آن وحدت را سوغات بياورند و ما هم بايد اين معنا را در بين ملت خودمان پخش كنيم. (1) 64
ص: 48
يكى از وظايف بزرگ مسلمانان پى بردن به اين واقعيت است كه حج چيست و چرا براى هميشه بايد بخشى از امكانات مادى و معنوى خود را براى برپايى آن صرف كنند؟ (1) 67
اگر ما حج برويم و مصالح مسلمين را در نظر نگيريم، بلكه برخلاف مصالح مسلمين هى روى جنايت ها پرده بپوشيم نگذاريم مسلمين صحبت بكنند از جنايتهايى كه بر مسلمين مى گذرد و جنايت هايى كه از حكومت ها و از قدرتهاى بزرگ بر مسلمين مى گذرد اين حج نيست اين
ص: 49
يك صورت بى معنى است. (1) 68
مسلمين بايد در حج، وقتى كه مى روند يك حج زنده، يك حج كوبنده، يك حجى كه محكوم كننده اين شوروى جنايتكار و آن آمريكاى جنايتكار باشد انجام دهند، يك همچو حجى، حج مقبول است. (2) 69
حجى كه خداى تبارك و تعالى مى خواهد و حجى كه اسلام از ما خواسته است آن است كه وقتى مى رويد حج، مسلمين بلاد را بيدار و با هم متحد كنيد؛ بفهمانيد به آنها كه چرا بايد بيش از يك ميليارد مسلمان، تحت فشار دوتا قدرت چند صد ميليونى باشند. (3) 70
شياطين را كه در رأس آنها شيطان بزرگ است در
ص: 50
عقبات رمى كنيم و طرد نماييم تا حج خليل اللَّه و حبيب اللَّه و ولى اللَّه مهدى عزيز را بجا آورده باشيم والا در حق ما گفته مى شود: «... ما اكثر الضجيج و اقل الحجيج». (1) 71
اميد است دولت سعودى نيز با حجاج ... به نحوى شايسته هماهنگى نموده و با همكارى و همگامى و وحدت كلمه، كفار متجاوز به حريم اسلامى را محكوم كنند تا حج امسال ان شاءاللَّه تعالى به طورى كه مرضى خداوند و رسول اللَّه صلى الله عليه و آله است انجام گيرد. (2) 72
زائرين محترم، ... با همه بندگان خدا با رفق و مروّت و اخوّت اسلامى رفتار نمايند و همه را بدون در نظر گرفتن رنگ و زبان و منطقه و محيط، از خود بدانند. (3) 73
لازم است حجاج بيت اللَّه الحرام در اين مجمع عمومى
ص: 51
و سيل خروشان انسانى ... دست برادرى را هر چه بيشتر بفشارند و مصالح عاليه اسلام و مسلمين مظلوم را فداى تفرقه گرايى نكنند. (1) 74
با همه ملت ها بدون در نظر گرفتن رنگ و مليت و محيط و منطقه، برادر و برابر، عمخوار يكديگر باشند. (2) 75
مسلمانان متعهد كه در اين مجمع عمومى و سازمان الهى با لغو امتيازات و متحدالشكل و بدون توجه به رنگ و زبان و كشور و منطقه، هر سال يك بار در مواقف شريفه مجتمع مى شوند و با ساده ترين و بى آلايش ترين جهات مادى، با توجه به معنويت و وفود الى اللَّه گرد هم مى آيند و به وظايف و آداب اسلامى عمل مى كنند بايد از جهات سياسى و اجتماعى آن غافل نباشند. (3) 76
ص: 52
در كنار خانه خدا و مرقد پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله بيعت ها و پيوندهاى دوستى و ارتباط آينده را با مسلمانان محكم كنند. (1) 77
امروز چاره چيست وبراى شكستن اين بت ها (قدرتهاى خارجى) چه تكليفى متوجه مسلمانان جهان و مستضعفان مى باشد؟ يك چاره كه اساس چاره هاست و ريشه اين گرفتاريها را قطع مى كند و فساد را از بن مى سوزاند، وحدت مسلمانان بلكه تمامى مستضعفان و دربند كشيده شدگان جهان است. و اين وحدت كه اسلام شريف و قرآن كريم بر آن پافشارى كرده اند با دعوت و تبليغ دامنه دار بايد به وجود آيد و مركز اين دعوت و تبليغ مكه معظمه در زمان اجتماع مسلمين براى فريضه حج است كه ابراهيم خليل اللَّه و محمد حبيب اللَّه شروع و در آخرالزمان حضرت بقيةاللَّه- ارواحنا لمقدمه الفداء-
ص: 53
تعقيب مى كند. (1) 78
هنر انبيا اين بوده است كه مسائل را، مسائل دقيق عرفانى را با يك لفظى مى گفتند كه هر كس يك جورى از آن، خودش مى فهميده ولى واقعش، مال آنهاست كه افقشان بالاتر از اين است و اين هنر، در قرآن از همه جا بالاتر است و در ادعيه هم هست. (2) 79
ما ايرانى ها و مسلمان ها علاوه بر اينكه جهاد در راه خدا مى كنيم بايد از جهاد اكبر هم غافل نباشيم. از جهاد با نفس هم غافل نباشيم، كه مبدأ همه امور است. (3) 80
اميدوارم كه مسلمان ها به خود بيايند و از همين عباداتى كه خداى تبارك و تعالى براى آنها مقرر فرموده است از
ص: 54
همين ها، هم سير معنوى بكنند و هم برداشت هاى سياسى و هم عمل. (1) 81
لازم است حجاج بيت اللَّه الحرام ... برادران مسلم خود را هر چه بيشتر متوجه به توحيد كلمه و ترك عصبيت هاى جاهلى، كه جز به نفع جهانخواران و وابستگان آنان تمام نمى شود بنمايند. (2) 82
مسلمانان ... بايد بتوانند در حرم امن الهى مصائب و دردهايشان را با كمال آزادى بيان كنند تا ساير مسلمانان براى رهايى آنان چاره اى بينديشند. (3) 83
اگر مسلمانان جهان به انگيزه انبيا عليهم السلام ... پى برند و به اقيانوس نور (قرآن و اسلام) متصل شوند هرگز در اسارت شيطان و شيطان زادگان در نمى آيند. (4) 84
ص: 55
فرياد برائت از مشركان در مراسم حج، و اين يك فرياد سياسى- عبادى است كه رسول اللَّه صلى الله عليه و آله به آن امر فرمود. (1) 85
برائت از كفار و سردمداران آنان را از وظائف خود در مواقف كريمه بدانند تا حج آنها حج ابراهيمى ابوالانبياء- صلواة اللَّه عليه- باشد و حج محمدى صلى الله عليه و آله والا «ما اكثر الضجيج و اقل الحجيج» درباره آنها صادق است. (2) 86
ص: 56
ما بر اين مطلب پافشارى و اصرار مى كنيم كه مسلمانان، حداقل در خانه خدا و حرم امن الهى خود را از تمامى قيد و بندهاى ظالمان آزاد ببينند و در يك مانور بزرگ از ... هر وسيله اى براى رهايى خود استفاده نمايند. (1) 89
ان شاء اللَّه ما نخواهيم گذاشت از كعبه و حج، اين منبر بزرگى كه بر بلنداى بام انسانيت بايد صداى مظلومان را به همه عالم منعكس سازد و آواى توحيد را طنين اندازد صداى سازش ... با كفر و شرك نواخته شود. (2) 90
اميد است دولت سعودى نيز با حجاج ايرانى كه جز تظلم از ستمكاران غدار كه به كشورهاى اسلامى تجاوز و
ص: 57
دخالت هاى بى جا مى كنند (هدفى ندارد) به نحوى شايسته هماهنگى نمايد. (1) 91
اگر انسان يك نفر آدم كه اهل آن مسائل (عرفان) است همين نماز را- آن بعد عرفانى نماز را در اذكار و در كارهاى ديگرش دنبال كند مى بيند كه چه درياى خروشانى است، معراج است؛ معراج مؤمن است. يعنى تا مافوق عالم طبيعت و مافوق عالم وجود، انسان را مى كشاند. (2) 92
ص: 58
چاره اساسى در سايه وحدت همه مسلمين و اجتماع همگانى، در قطع يد ابرقدرتها از كشورهاى اسلامى است.
و عملى كردن شعاير مواقف كريمه و مشاهد شريفه دركشورهاى خويش است. و قدم اول، زدودن يأس از دلهاست. (1) 95
ص: 59
بزرگترين درد جوامع اسلامى اين است كه هنوز فلسفه واقعى بسيارى از احكام الهى را درك نكرده اند. و حج، با آن همه راز و عظمتى كه دارد هنوز به صورت يك عبادت خشك و يك حركت بى حاصل و بى ثمر باقى مانده است. (1) 98
ولى چه بايد كرد و اين غم بزرگ را به كجا بايد برد كه حج، بسان قرآن، مهجور گرديده است. (2) 99
ص: 60
اسلام، گم است و نمى دانند چيست و لهذا در مكّه معظمه در محلى كه خداى تبارك و تعالى آن محل را براى اجتماع معنوى مسلمين قرار داده جمع مى شوند و نمى دانند چه مى كنند. (1) 100
حج ابراهيمى- محمدى صلى الله عليه و آله سالهاست غريب و مهجور است؛ هم از جهات معنوى و عرفانى و هم از جهات سياسى و اجتماعى. (2) 101
از همه ابعاد آن مهجورتر و مورد غفلت تر بعد سياسى اين مناسك عظيم است كه دست خيانتكاران براى مهجوريت آن بيشتر در كار بوده و هست و خواهد بود. (3) 102
به همان اندازه اى كه آن كتاب (قرآن) زندگى و كمال و
ص: 61
جمال در حجابهاى خود ساخته ما پنهان شده است و اين گنجينه اسرار آفرينش در دل خروارها خاك كج فكريهاى ما دفن و پنهان گرديده است و زبان انس و هدايت و زندگى و فلسفه زندگى ساز او به زبان وحشت و مرگ و قبر تنزل كرده است، حج نيز به همان سرنوشت گرفتار گشته است. (1) 103
ميليونها مسلمان هر سال به «مكه» مى روند و پا جا پاى پيامبر وابراهيم واسماعيل و هاجر مى گذارند ولى هيچكس نيست كه از خود بپرسد ابراهيم و محمد (عليهما السلام) كه بودند و چه كردند هدفشان چه بود، از ما چه خواسته اند؟
گويى به تنها چيزى كه فكر نمى شود به همين است. (2) 104
مع الأسف ... بسيارى از مسلمين، سفر حج را يك عبادت خشك و خالى بدون توجه به مصالح مسلمين مى دانند. (3) 105
ص: 62
مع الأسف ابعاد مختلف اين فريضه عظيم سرنوشت ساز به واسطه انحراف حكومت هاى جور، در كشورهاى اسلامى و آخوندهاى فرومايه دربارى و كج فهمى هاى بعضى از معممين و مقدس نماها در تمام كشورهاى اسلامى در پرده ابهام باقى مانده است. (1) 106
يكى از فلسفه هاى بزرگ حج، بعد سياسى اوست كه دست هاى جنايتكار از همه اطراف براى كوبيدن اين بعد در كار هستند و تبليغات دامنه دار آنها مع الأسف در مسلمين هم تأثير كرده است. (2) 107
بعضى از معممين و مقدس نماها ... فريضه بزرگ حج را محدود به يك ظاهر بى محتوا كرده و ذكر گرفتاريهاى
ص: 63
مسلمانان و كشورهاى اسلامى را برخلاف شرع و تا سرحد كفر مى شمارند. (1) 108
«اجعلتم سقاية الحاج و عمارة المسجد الحرام كمن آمن باللَّه و اليوم الآخر و جاهد فى سبيل اللَّه لايستوون عند اللَّه و اللَّه لايهدى القوم الظالمين» گويى آيه شريفه، در عصر ما نازل شده و گوياى حال ماست. در عصر حاضر سرگرمى به سقايت و معيشت حجاج و به عمارت و تزيين مسجد الحرام و غفلت از ايمان به خدا و روز جزا و كناره گيرى از جهاد فى سبيل اللَّه را ظلم، و كسانى كه چنين كنند را ظالم محسوب داشته است. (2) 109
مجرد كليد دارى بيت و سقايت حجاج و عمارت مسجد الحرام كافى نيست و مربوط به مقصد نيست. (3) 110
اين فكر استعمارى را كه در مغز بسيارى از حتى
ص: 64
روحانيون ممالك اسلامى گنجانيده شده است، ازاله كنيد ... به آنها بگوييد كه اسلام وضعش اين نيست كه تا كنون ماها داشته ايم كه مسلمين بيايند در حج و فقط چند مرتبه دور خانه مبارك بگردند و بعدهم وقوف و چه و چه و هيچ كار نداشته باشند كه مستكبرين بر مردم دنيا و مسلمين چه مى كنند، بى تفاوت باشند. (1) 111
كثيرى از حجاج بيت اللَّه الحرام كه براى فريضه حج مى روند ... غافلانه در بازارها به جستجوى كالاهاى آمريكايى، اروپايى و ژاپنى پرسه مى زنند و دل صاحب شريعت را با اين عمل، كه با حيثيت حج و حجاج بازى مى كنند به درد مى آورند. (2) 112
مع الأسف مسلمين در طول تاريخ نتوانستند از اين نيروى آسمانى و كنگره اسلامى استفاده شايانى به نفع
ص: 65
اسلام و مسلمين بنمايند. (1) 113
ما الآن از تشرف مكّه و حج بيت اللَّه جز اينكه يك دسته اشخاص عامه مردم در آنجا مجتمع بشوند چيز ديگر نداريم. (2) 114
مع الأسف اين امر كه اشخاص مؤثرى از حكومت ها و از بزرگان قوم كه مى توانند در آنجا (مكّه) مجتمع بشوند و مسايل اسلام و مسايل سياسى و اجتماعى مسلمين را بررسى كنند مغفول عنه است. (3) 115
اجتماع كعبه، بزرگترين اجتماعى است كه ... خداى تبارك و تعالى كارى كرده است كه مسلمين بدون يك زحمت و خرجى كه بر دولت ها باشد در آنجا مجتمع شوند
ص: 66
و مع الأسف از آن استفاده نمى شود. (1) 116
مع الأسف ... در عين حال كه بايد در آنجا مشكلات را بررسى كنند بر مشكلات افزوده مى شود. (2) 117
آنطور كه آخوندهاى دربارى منطقه و غير منطقه مى گويند كه حج بايد از جهات سياسى خارج باشد، اينها رسول اللَّه را محكوم مى كنند! اينها خلفاى اسلام را محكوم مى كنند! ائمه هدى را محكوم مى كنند! (3) 118
نمى دانم ائمه جماعات حرمين شريفين ... از حج بيت اللَّه الحرام كه سرتاسر آن مشحون به سياست و سرّ جعل آن، قيام انسان ها به قسط و رفع ستمگرى ها و چپاولگريهاست، كه سياست كلى انبياى عظام و خصوصاً حضرت رسول
ص: 67
خاتم صلوات اللَّه عليه است چه فهميده اند كه زائرين حرمين شريفين را ... برخلاف سيره پيامبر عظيم الشأن اسلام صلى الله عليه و آله و مسلمانان صدر اسلام از دخالت در سياست منع مى كنند؟! (1) 119
روزى كه ولى اللَّه الاعظم امام عصر عجل اللَّه تعالى فرجه الشريف- ظاهر شوند و در كعبه، نداى عدالت سر دهند و برخلاف ظالمان و كافران فرياد كشند. همين آخوندها (ى دربارى و تأمين كننده منافع شيطان بزرگ) هستند كه او را تكفير و از ستمگران پشتيبانى (مى) نمايند. (2) 120
و مع الأسف مكّه معظمه و جده و مشاهد مشرفه حجاز، مركز وحى و مهبط جبرئيل و ملائكة اللَّه كه بايد به حكم اسلام، بتهاى جنايتكار را در آنجا شكست و فرياد بر سر آنها زد و از آنها برائت جست، مملوّ از كالاهاى بيگانگان و بازار براى دشمنان اسلام و پيامبر بزرگ صلى الله عليه و آله شده. (3) 121
ص: 68
اسلام براى بشر آمده است نه براى مسلمين و نه براى ايران، انبيا بر انسانها مبعوثند و پيغمبر اسلام بر انسانها مبعوث بود. (1) 122
اسلام داراى فرهنگ غنى انسان ساز است كه ملت ها را بى گرايش به راست و چپ و بدون در نظر گرفتن رنگ و زبان و منطقه به پيش مى برد. و انسانها را در بعد اعتقادى و اخلاقى و عملى هدايت مى كند. و از گهواره تا گور به تحصيل و جستجوى دانش سوق مى دهد.
ص: 69
مسائل سياسى اسلام چندين برابر مسائل عبادى آن است. (1) 123
مسجد در اسلام و در صدر اسلام هميشه مركز جنبش و حركتهاى اسلامى بوده؛ از مسجد، تبليغات اسلامى شروع مى شده است. و از مسجد، حركت قواى اسلامى براى سركوبى كفار و يا وارد كردن آنها در زير بيرق اسلام بوده است. (2) 124
كتب اسلام، كتب فقهى اسلام مشحون از مسايل سياسى است؛ مشحون از مسايل اجتماعى است. (3) 125
ص: 70
همه (انبيا) براى اين آمدند كه مردم را با مبدأ وحى آشنا كنند، سير الى اللَّه بدهند، هدايت به صراط مستقيم بكنند. (1) 126
انبيا آمدند كه انسان را بسازند. انسان يك موجودى است كه در ابتدا مثل ساير حيوانات است، اگر رشد بكند يك موجود روحانى مى شود كه بالاتر از ملائكة اللَّه مى شود و اگر طرف فساد برود يك موجودى مى شود كه از همه حيوانات پست تر است. (2) 127
اسلام مى خواهد كه مردم آگاهانه براى مصالح خودشان، براى مصالح مسلمين در آنجا (حج) فعاليت بكنند. (3) 128
ص: 71
در حقيقت، اسلام در طول تاريخ پس از صدر اسلام، مهجور و محجوب بوده است. (1) 129
ما اسلام را گم كرديم، آن اسلامى كا الآن دست ماست بكلى از سياست جدايش كردند، سرش را بريدند. آن چيزى كه اصل مطلب است از آن بريدند و جدا كردند و مابقى اش را دست ما دادند؛ همان ما را به اين روز نشانده است كه ما نمى شناسيم سرّ اسلام را. (2) 130
ص: 72
آن اسلام كه به درد جامعه نرسد و آن اسلامى كه به درد حكومت جامعه نرسد آن اسلام، منزوى است.
بايد متأسف بود كه اسلام در همه ابعادش ناشناخته است و زير پرده هاى استعمارى در طول تاريخ مى باشد. از خداى بزرگ مى خواهم كه اين پرده هاى سياه را برچيند و چشم مسلمانان را به جمال جميل اسلام روشن فرمايد تا دنيا بداند اسلام براى جهان چه آورده است. (1) 131
ما تا اسلام را پيدا نكنيم، تا همه مسلمين، اسلام را پيدا نكنند نمى توانند به مجد خودشان برسند. (2) 132
ص: 73
آنچه از قرن ها پيش تا كنون بر سر مسلمين آمده ...
غفلت مسلمانان از مسائل سياسى و اجتماعى اسلام است. (1) 133
تمام گرفتاريها براى اين است كه مسلمين را از آن راهى كه اسلام دارد منحرف كرده اند. (2) 134
يك دسته نادان گمان مى كنند اسلام مثل ساير اديان منحرفه امروز است. (3) 135
مع الأسف به دنبال تبليغات از صدر اسلام يعنى بعد از يك مدتى از صدر اسلام تا زمان ما مساجد يك مساجدى شده بود كه اسلام در آنجا محكوم مى شد. (4) 136
محكوم كردن اسلام به اين نيست كه يك كسى بگويد
ص: 74
من اسلام رامحكوم مى كنم، محكوم كردن اسلام به اين است كه چيزى كه اسلام مى خواهد آن چيز را ... زير پا گذاشته شود. (1) 137
اين مقصد بزرگ (رهايى مسلمين از سلطه جهانخواران) زمانى ميسر است كه ابعاد مختلفه احكام اسلام را بتوان (علماى اسلام) به ملت هاى زير ستم، ارائه دهند و ملت ها را با اسلام ناشناخته، آشنا كنند. (2) 138
ص: 75
اكنون كه در آستانه فريضه مباركه حج هستيم لازم است توجهى به ابعاد عرفانى و روحانى و اجتماعى و سياسى و فرهنگى آن داشته باشيم، باشد كه اين امر، راه گشايى براى قدم هاى مؤثر ديگر باشد. (1) 139
اگر مردم توقع داشته باشند كه حالا كه ما حج مى رويم بايد براى ما همچو رفاهى حاصل شود كه در منازلمان هم نيست، اين حج نمى تواند آن حجى باشد كه خداوند تبارك و تعالى بر اشخاص واجب فرموده است؛ آن حج
ص: 76
اين است كه برويد آنجا و زندگانى مردم را ببينيد. (1) 140
مهم آن است كه حاج بداند ... هر خودخواهى و خودبينى، با خداخواهى مخالف است؛ و با هجرت الى اللَّه مباين و موجب نقض معنويت حج است. (2) 141
مهم آن است كه حاج بداند كه مى رود و دعوت چه كسى را اجابت مى كند و ميهمان كيست و آداب اين ميهمانى چيست. (3) 142
شكر بى پايان بر عنايات حق- جل و علا- كه در آستانه عزيمت حجاج محترم ايرانى به سوى معبد عشق و مرقد معشوق و هجرت به سوى خداى تعالى و رسول معظمش صلى الله عليه و آله نداى اسلام بر اقصى بلاد جهان طنين افكنده و
ص: 77
بيرق معنوى اسلام در اقطار عالم به اهتزاز درآمده و چشم هاى جهانيان به سوى كشور ولى اللَّه الاعظم- ارواحنا لمقدمه الفداء- دوخته شده ... است. (1) 143
شما زائران عزيز! از كشورى به سوى حق ميرويد كه در سايه الطاف خداوند و به بركت دعاى ولى اللَّه اعظم روحى لمقدمه الفداء ... در تمام ميدانها پيروز شده ايد و هنوز اول كار است. (2) 144
سفر حج، سفر كسب نيست، سفر تحصيل دنيا نيست، سفر الى اللَّه است. سفر، سفر الى اللَّه است نه سفر به سوى دنيا. (3) 145
زائران بيت اللَّه الحرام به ميعاد گاه الهى مى روند تا
ص: 78
دعوت خداوند را كه با نداى حضرت ابراهيم اباالانبياء و حضرت محمد مصطفى خاتم الرسل- صلى اللَّه عليهما و على آلهما- به آنان ابلاغ شده، اجابت نموده، لبيك گويان و پاى كوبان به حضور دوست در آن مكان مقدس مشرف شوند. (1) 146
بيت اللَّه الحرام و كعبه معظمه، زائران عزيزى را در آغوش مى كشد كه حج را از انزواى سياسى و انحراف اساسى به سوى حج ابراهيمى و محمدى سوق داده و حيات آن را تجديد مى نمايند. و بت هاى شرق و غرب را درهم مى شكنند. و معناى قيام ناس و حقيقت برائت از مشركان را عرضه مى دارند. (2) 147
در ميقات كه مى رويد لبيك به خدا مى گوييد يعنى تو دعوت كردى و ما اجابت. (3) 148
ص: 79
دل ميقات در هواى زائرانى مى تپد كه از كشور «لا شرقيه و لا غربيه» آمده اند تا با تلبيه و لبيك لبيك، دعوت خداوند را به سوى صراط مستقيم انسانيت اجابت كنند. (1) 149
ص: 80
زائران بيت اللَّه و عاشقان لقاء اللَّه در سالى از خانه هاى خود و خودى به سوى خداوند و رسول گرامى او هجرت مى كنند كه كعبه معظمه ... انتظار پذيرايى آنان را مى كشد. (1) 153
زائران بيت اللَّه و عاشقان لقاء اللَّه در سالى از خانه هاى خود و خودى به سوى خداوند و رسول گرامى او هجرت مى كنند كه كعبه معظمه براى پذيرايى مسلمانان عاشق حق و عدالت و فريادهاى كوبنده آنان برسر ابرظالمان دهر و ابرچپاولگران جهان، آغوش باز نموده و انتظار پذيرايى آنان را مى كشد. (2) 154
به جاى سوغات هاى مادى فانى، دستاوردهاى باقى ابدى براى دوستان به سوغات آورند. (3) 155
در فريضه حج كه لبيك به «حق» است و هجرت به سوى حق تعالى، به بركت ابراهيم و محمد است مقام
ص: 81
«نه» بر همه بت ها و طاغوت هاست و شيطان و شيطان زاده هاست و كدام بت از شيطان بزرگ آمريكاى جهانخوارو شوروى ملحد متجاوز، بزرگتر؟ و كدام طاغوت و طاغوتچه از طاغوتهاى زمان ما بالاترند. (1) 156
خوب شما حاجى هستيد، شما مسلمانى هستيد كه مى خواهيد به داد مسلمين و به داد مستضعفين جهان برسيد، آن قدر توقعات خودتان را بالا نبريد كه خداى تبارك و تعالى، خداى ناخواسته امر بفرمايد كه اينجور نشد و نمى شود، آن وقت گرفتارى زياد مى شود. (2) 157
زائران بيت اللَّه و عاشقان لقاء اللَّه ... از خانه هاى خود و خودى به سوى خداوند و رسول گرامى او هجرت مى كنند. (3) 158
ص: 82
به سوى خدا مى روند تا هر حركت و سكونشان الهى باشد. (1) 159
به سوى مدينه محمدى صلى الله عليه و آله مى روند تا محمدى شوند و چگونه زيستن و چگونه مجاهدت كردن و چگونه رفتن به سوى معشوق را بياموزند. (2) 160
ما مى خواهيم ... ان شاء اللَّه قدرت ها را سركوب كنيم و پايشان را از بلاد مسلمين كوتاه كنيم. همه اينها مقدمه اين است كه يك آرامشى در اين بلاد پيدا بشود و دنبال اين آرامش، يك سير روحى پيدا بشود. يك هدايت به سوى خدا پيدا بشود. (3) 161
اكنون شما عزيزان بر سر دوراهى سعادت ابدى و
ص: 83
تحصيل رضاى حق و خاصان او و شقاوت و محروميت ابدى هستيد و اميدوارم ... از طبقه اول باشيد و اسلام و شهدا و جانبازان و ملت و ميهن خود را سرافراز كنيد و دست رد به سينه دشمنان اسلام و مسلمانان زنيد و دشمنان را مخذول و دل شكسته و دوستان را شاد نماييد. (1) 162
ص: 84
به ابراهيم خليل اللَّه خطاب مى شود كه مردم را به حج بخوان تا ... بيايند و ببينند تو كه بر آنان پيغمبرى، عزيزترين ثمره حيات خود را در راه خدا تقديم كردى ... و گفتى و از روى حقيقت گفتى: «وجهت وجهى للذى فطر السموات و الارض حنيفاً مسلما و ما انا من المشركين» و همه بايد به پدر توحيد و پدر پيامبران عظيم الشأن تأسى كنند. (1) 163
به ابراهيم خليل اللَّه خطاب مى شود كه مردم را به حج بخوان تا براى شهود منافع خود از همه اقطار بيايند و ببينند
ص: 85
تو كه بر آنان پيغمبرى، عزيزترين ثمره حيات خود را در راه خدا تقديم كردى. و همه ذريه آدم بايد به تو تأسى كنند كه بت ها راشكستى وآنچه جزخداوندبودبه دور افكندى. (1) 164
مهدى منتظر در لسان اديان و به اتفاق مسلمين از كعبه ندا سر مى دهد و بشريت را به توحيد مى خواند. همه فريادها را از كعبه و مكه سر مى دهند و ما بايد از آنها تبعيت كنيم و نداى توحيد كلمه و كلمه توحيد را از آن مكان مقدس سر دهيم و با فريادها و دعوت ها و تظلم ها و افشاگرى ها و اجتماعات زنده و كوبنده در مجمع مسلمين در مكه مكرمه بت ها را بشكنيم. (2) 165
اين ميهمانان (زائران ايرانى) آمده اند تا همراه با مناسك حج به نداى ابراهيم خليل اللَّه و محمد رسول اللَّه صلى الله عليه و آله لبيك گويند. (3) 166
ص: 86
زائران، ... ميهمانان خدا و رسولند و اهانت و جسارت به آنها، اهانت و جسارت به ميزبان بزرگ آنان است؛ خصوصاً كه اين ميهمانان (زائران ايرانى) آمده اند تا همراه با مناسك حج، به نداى ابراهيم خليل اللَّه و محمد رسول اللَّه صلى الله عليه و آله لبيك گويند كه لبيك به آنان نيز لبيك به خداى تعالى است.
كعبه معظمه، زائران عزيزى را در آغوش مى كشد كه حج را از انزواى سياسى و انحراف اساسى به سوى حج ابراهيمى و محمدى سوق داده و حيات آن را تجديد مى نمايند. و بت هاى شرق و غرب را درهم مى شكنند. (1) 167
آن چيزى كه مى تواند جلوگيرى كند (از بازگشت به قبل از انقلاب) يك قدر ... تدبّر در ايثارى است كه او كرد. و از
ص: 87
خودگذشتگى كه او كرد. (1) 168
ستايش و نيايش، مخصوص ذات مقدسى است كه با عنايات خاص خود و فروفرستادن وحى بر انبياى عظام از آدم صفى اللَّه تا محمد حبيب اللَّه- عليهم صلوات اللَّه و سلامه- راه و روش چگونه زيستن و براى چه آفريده شدن و مقصد آفرينش را بر جامعه بشرى آموخت. (2) 169
ص: 88
به سرّ قربانگاه ابراهيمى- اسماعيلى توجه كنند كه براى خداى تبارك و تعالى هدف مقدس اسلام تا سرحد فداى عزيزترين ثمره وجود خود بايد ايستاد واز هدف الهى دفاع نمود. (1) 172
اين پدر توحيد و بت شكن جهان به ما و همه انسانها آموخت كه قربانى در راه خدا پيش از آنكه جنبه توحيدى و عبادى داشته باشد جنبه هاى سياسى و ارزش هاى اجتماعى دارد. (2) 173
اين پدر توحيد و بت شكن جهان ... به ما و همه آموخت كه عزيزترين ثمره حيات خود را در راه خدا بدهيد و عيد بگيريد. (3) 174
اين پدر توحيد و بت شكن جهان ... به ما و همه آموخت
ص: 89
كه ... خود و عزيزان خود را فدا كنيد و دين خدا را و عدل الهى را برپا نماييد. (1) 175
اين پدر توحيد ... به همه ما ذريه آدم فهماند كه مكه و منى، قربانگاه عاشقان است؛ و اينجا محل نشر توحيد و نفى شرك، كه دلبستگى به جان و عزيزان نيز شرك است. (2) 176
اين پدر توحيد ... به فرزندان آدم درس آموزنده جهاد در راه حق را داد كه از اين مكان عظيم نيز فداكارى و از خود گذشتن را به جهانيان ابلاغ كنيد.
به جهانيان بگوييد در راه حق و اقامه عدل الهى و كوتاه كردن دست مشركان زمان بايد سر از پا نشناخت و از هر چيزى حتى مثل اسماعيل ذبيح اللَّه گذشت كه حق جاودانه شود. (3) 177
ص: 90
اين بت شكن و فرزند عزيزش بت شكن ديگر سيد انبيا محمد مصطفى صلى الله عليه و آله به بشريت آموختند كه بت ها هر چه هست بايد شكسته شود. و كعبه كه ام القرى است و آنچه از آن بسط پيدا كرده تا آخرين نقطه زمين، تا آخرين روز جهان بايد از لوث بت ها تطهير شود. بت، هر چه باشد، چه هياكل، چه خورشيد، چه ماه و چه حيوان و انسان و چه بتى بدتر و خطرناكتر از طاغوت هاى در طول تاريخ از زمان آدم صفى اللَّه تا ابراهيم خليل اللَّه تا محمد حبيب اللَّه- صلى اللَّه عليهم و آلهم اجمعين- تا آخرالزمان كه بت شكن آخر، از كعبه نداى توحيد سردهد. (1) 178
ابراهيم خليل در اول زمان و حبيب خدا و فرزند عزيزش مهدى موعود روحى فداه در آخرزمان از كعبه
ص: 91
نداى توحيد سر دادند و مى دهند. (1) 179
حج ابراهيمى محمدى- صلى اللَّه عليهما و آلهما سالهاست غريب و مهجور است؛ هم از جهات معنوى و عرفانى و هم از جهات سياسى و اجتماعى.
اينان (زائران) براى مناسك حج و برائت از مشركان و كافران كه خدا و رسول او از آنان برائت جسته است آمده اند؛ اين ميهمانان متعهد را گرامى داريد.
با اينانى كه از «كل فج عميق» هجرت به سوى خدا و رسول بزرگ او كرده اند، با مهر و صفا و محبت و وفا و اخوت اسلامى رفتار كنيد و ميهمانان خدا و رسول را آزار ندهيد.
ص: 92
دل ميقات در هواى زائرانى مى تپد كه از كشور «لا شرقيه و لا غربيه» آمده اند تا با تلبيه و لبيك لبيك دعوت خداوند را به سوى صراط مستقيم انسانيت اجابت كنند. (1) 180
دل ميقات در هواى زائرانى مى تپد كه ... با پشت پا زدن بر مكتب هاى شرقى و غربى و انحرافات ملى گرايى فرقه زدايى نموده، با همه ملت ها بدون در نظر گرفتن رنگ و مليت و محيط و منطقه، برادر و برابر، غمخوار يكديگر
ص: 93
باشند و تحكيم وحدت كنند و با يد واحده بر دشمنان بشريت و زورگويان جهانخوار بتازند. (1) 181
در ميقات هاى الهى و مقامات مقدس، در جوار خانه پربركت خداوند تعالى آداب حضور محضر مقدس خداوند عظيم، مراعات؛ و قلوب حجاج عزيز از تمام وابستگى هاى به غير حق، آزاد و از آنچه غير دوست هست تهى و با انوار تجليات الهى منور گردد تا اعمال و مناسك اين سير الى اللَّه با محتواى حج ابراهيمى و پس از آن، حج محمدى، آراسته گردد.
... و همگان سالم از وزرهاى منى و منيت با كوله بارى از معرفت حق و عشق محبوب به اوطان خود باز گردند. (2) 182
به ميهمانى خدا آمده بودند (شهداى مكه) تا ... در سير و صيرورت ابدى خود تنها در «ميقات» حج كه در «ميقات عمل» نيز لباس و حجاب پيوستگى و دلبستگى به
ص: 94
دنيا را از تن بدر آورند. (1) 183
همانها (شهداى مكه) كه براى نجات محرومان و بندگان خدا راحتى راحت طلبان را بر خود حرام و مُحرم به احرام شهادت شده بودند و عزم را جزم كردند تا نه تنها بنده زر خريد آمريكا و شوروى نباشند كه زير بار هيچكس جز خدا نروند. (2) 184
ص: 95
ص: 96
لبيك هاى مكرر از كسانى حقيقت دارد كه نداى حق را به گوش جان شنيده و به دعوت اللَّه تعالى به اسم جامع، جواب مى دهند. مسأله، مسأله حضور در محضر است و مشاهده جمال محبوب. (1) 191
مسأله، مسأله حضور در محضر است و مشاهده جمال محبوب، گويى گوينده از خود در اين محضر بيخود شده و جواب دعوت را تكرار مى كند. و دنباله آن، سلب شريك به معناى مطلق آن مى نمايد كه اهل اللَّه مى دانند. (2) 192
مسأله، مسأله حضور در محضر است و مشاهده جمال محبوب؛ گويى گوينده از خود در اين محضر بيخود شده و جواب دعوت را تكرار مى كند. و دنباله آن، سلب شريك به معناى مطلق آن مى نمايد كه اهل اللَّه مى دانند نه شريك در الوهيت فقط گرچه سلب شريك در آن نيز شامل همه مراتب تا فناى عالم در نظر اهل معرفت است و حاوى جميع فقرات احتياطى و استحبابى است مثل «الحمد لك و
ص: 97
النعمة لك». و حمد را اختصاص مى دهد به ذات مقدس، همچنين نعمت را. و نفى شريك مى كند و اين نزد اهل معرفت، غايت توحيد است. (1) 193
... هر حمدى و هر نعمتى كه در جهان هستى تحقق يابد، حمد خدا و نعمت خداست بدون شريك.
و در هر موقف و مشعرى و وقوف و حركتى و سكون و عملى اين مطلب و مقصد اعلى جارى است. و خلاف آن، شرك به معناى اعم است كه همه ما كوردلان به آن مبتلا هستيم. (2) 194
از خود كه منشأ بزرگ شرك است به سوى او- جل وعلا- هجرت نماييد. و اميد است براى جويندگان آن، موتى كه دنبال هجرت است حاصل آيد و اجرى كه على اللَّه است دريافت نماييد. (3) 195
ص: 98
اگر همين يك جهت عرفانى و معنوى براى انسان دست دهد و لبيك به راستى مقرون به نداى حق تعالى تحقق حقيقى يابد، انسان در همه ميدانهاى سياسى و اجتماعى و فرهنگى و حتى نظامى پيروز مى شود. و براى چنين انسانى، شكست، مفهومى ندارد. و خداوند تعالى شمه اى از اين سير معنوى و هجرت الهى را نصيب همه ما فرمايد. (1) 196
بعد سياسى و اجتماعى آن حاصل نمى گردد مگر آنكه بعد معنوى و الهى آن جامه عمل پوشد؛ و لبيك هاى شما دعوت حق تعالى باشد. (2) 197
ص: 99
لبيك گويان و پاى كوبان به حضور دوست در آن مكان مقدس مشرف شوند. (1) 198
خداوند تعالى شمه اى از اين سير معنوى و هجرت الهى (تحقق حقيقى لبيك) را نصيب همه ما فرمايد. (2) 199
ص: 100
اگر مردم توقع داشته باشند كه حالا كه ما حج مى رويم بايد براى ما همچو رفاهى حاصل بشود كه در منازل مان هم نيست اين حج نمى تواند آن حجى باشد كه خداى تبارك و تعالى بر اشخاص واجب فرموده است. (1) 200
خوب شما حاجى هستيد، شما مسلمانى هستيد كه مى خواهيد به داد مسلمين و داد مستضعفين جهان برسيد آن قدر توقعات خودتان را بالا نبريد كه خداى تبارك و تعالى، خداى نخواسته امر بفرمايد كه اينجور نشد و نمى شود. (2) 201
ص: 101
سلام بر آنان كه از همه اقسام شرك رو برگرداندند و به سوى مركز توحيد رو آوردند. (1) 202
همه اينها (سركوبى قدرتها) مقدمه اين است كه يك آرامشى در اين بلاد پيدا بشود و دنبال اين آرامش يك سير روحى پيدا بشود يك هدايت به سوى خدا پيدا بشود. (2) 203
حقيقت حج، اين است كه شما برويد درد مردم را ببينيد، ببينيد فقرا چه جورى هستند، شما هم همانطور بشويد، ببينيد مستمندان جهان چطورند شما هم به همان رنگ درآييد. (3) 204
ص: 102
اكنون كه در مركز اسلام حيات بخش به امر خدا و رسولش گرد آمديد ... براى اين درد مهلك و سرطان كشنده (وضع نكبت بار كشورهاى اسلامى) چاره انديشى كنيد. (1) 205
بر كسانى كه استطاعت دارند يك دفعه فريضه فرموده است كه در مكه معظمه ... جمع بشوند ... و مهم اين است كه آن چيزهايى كه در بلاد مسلمين در طول سال گذشته است به اطلاع هم برسانند و براى رفع اشكالات مسلمين فكر بكنند. (2) 206
به ابراهيم خليل اللَّه خطاب مى شود كه مردم را به حج بخوان تا براى شهود منافع خود از همه اقطار بيايند. (3) 207
مسلمانان ... با مراعات اخلاق كريمه اسلامى و اجتناب
ص: 103
از مجادلات و تجملات، صفاى اخوت اسلامى و دورنماى تشكل امت محمدى صلى الله عليه و آله را در سراسر جهان به نمايش مى گذارند. (1) 208
اميد آن است كه دولت هاى اسلامى و خصوصاً دولت عربستان سعودى كه در مركز سياست اسلامى واقع است با ما همصدا و همفكر شوند. (2) 209
با فريادها و دعوت ها و تظلم ها و افشاگرى ها و اجتماعات زنده و كوبنده در مجمع مسلمين در مكه مكرمه بت ها را بشكنيم. (3) 210
حج بهترين ميعادگاه معارفه ملت هاى اسلامى است كه مسلمانان با برادران و خواهران دينى واسلامى خود از
ص: 104
سراسر جهان آشنا مى شوند. (1) 211
اين وحدت (مسسلمانان و مستضعفان جهان) كه اسلام شريف و قرآن كريم بر آن پافشارى كرده اند، با دعوت و تبليغ دامنه دار بايد به وجود آيد و مركز اين دعوت و تبليغ مكه معظمه در زمان اجتماع مسلمين براى فريضه حج است كه ابراهيم خليل اللَّه و محمد حبيب اللَّه شروع و در آخرالزمان حضرت بقيةاللَّه ارواحنا لمقدمه الفداء تعقيب مى كند. (2) 212
بايد بدانيم كه يكى از فلسفه هاى مهم حج اجتماعى عظيم، از سراسر جهان در اين مقام مقدس و مهبط وحى به هم پيوستن مسلمانان جهان و تحكيم وحدت بين پيروان پيامبر اسلام و پيروان قرآن كريم در مقابل طاغوتهاى جهان است. (3) 213
ص: 105
يكى از مهمات فلسفه حج، ايجاد تفاهم و تحكيم برادرى بين مسلمين است. (1) 214
اسلام مى خواهد كه مردم آگاهانه براى مصالح خودشان، براى مصالح مسلمين در آنجا فعاليت بكنند. (2) 215
با توجه به اينكه فريضه حج ... حجاج محترم جهان را دور هم گرد آورده و در مصالح اسلام و مشكلات مسلمين تبادل آراء نموده و در حل مشكلات و راه رسيدن به آرمان مقدس اسلام تصميمات لازم را اتخاذ نماييد و راههاى اتحاد بين همه طوايف و مذاهب اسلامى را بررسى كنيد. (3) 216
ص: 106
حجى كه اسلام از ما خواسته است آن است كه وقتى مى رويد حج مسلمين بلاد را بيدار و با هم متحد كنيد. (1) 217
... و لهذا (گم بودن اسلام) در مكه معظمه در محلى كه خداى تبارك و تعالى آن محل را براى اجتماع معنوى مسلمين قرار داده جمع مى شوند و نمى دانند چه مى كنند. (2) 218
مع الاسف مكه معظمه ... مركز وحى و مهبط جبرئيل و ملائكة اللَّه ... مملو از كالاهاى بيگانگان و بازار براى دشمنان اسلام و پيامبر بزرگ صلى الله عليه و آله شده. (3) 219
كثيرى از حجاج ... غافلانه در بازارها به جستجوى كالاهاى آمريكايى، اروپايى و ژاپنى پرسه مى زنند و دل صاحب شريعت را با اين عمل كه با حيثيت حج و حجاج بازى مى كنند به درد مى آورند. (4) 220
ص: 107
شكر بى پايان بر عنايات حق- جل و على كه در آستانه عزيمت حجاج محترم ايرانى به سوى معبد عشق و مرقد معشوق و هجرت به سوى خداى تعالى و رسول معظمش صلى الله عليه و آله نداى اسلام بر اقصى بلاد اسلام جهان طنين افكنده و بيرق معنوى اسلام در اقطار عالم به اهتزاز درآمده و چشم هاى جهانيان به سوى كشور ولى اللَّه الاعظم- ارواحنا لمقدمه الفدا- دوخته شده ... است. (1) 221
از اين فريضه عبادى- سياسى اسلام در آن امكنه شريفه
ص: 108
كه بحق براى مصالح موحدين و مسلمين جهان بنا شده است بيشترين استفاده معنوى و سياسى را نموده و به سرّ قربانگاه ابراهيمى و اسماعيلى توجه كنند. (1) 222
مكه معظمه و مشاهد مشرفه آينه حوادث بزرگ نهضت انبياء و اسلام و رسالت پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله است. (2) 223
ص: 109
جاى جاى اين سرزمين ... يادآور رنجها و مصيبت هاى چندين ساله اى است كه پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله در راه اسلام و بشريت، متحمل شده اند. (1) 226
دل صخره ها و سنگها و بيابانها و كوهها و كوچه و بازارهاى مكه و مدينه پر است از هنگامه رسالت آنان (انبياء) كه اگر آنها به زبان و سخن مى آمدند و از راز و رمز تحقق «فاستقم كما امرت» پرده بر مى داشتند زائران بيت اللَّه الحرام درمى يافتند، رسول خدا براى هدايت ما و بهشتى شدن مسلمانان چه كشيده اند و مسؤوليت پيروان او چقدر سنگين است. (2) 227
حضور در اين مشاهد مشرفه و امكنه مقدسه و در نظر
ص: 110
گرفتن شرايط سخت و طاقت فرساى بعثت پيامبر، مارا به مسؤوليت و حفظ دست آوردهاى اين نهضت و رسالت الهى بيشتر آشنا مى كند. (1) 228
ما در مكه باشيم يا نباشيم دل و روحمان با ابراهيم در مكه است. (2) 229
ما الآن از تشرف مكه و حج بيت اللَّه جز اينكه يك دسته اشخاص عامه مردم در آنجا مجتمع بشوند چيز ديگرى نداريم. (3) 230
مع الاسف اين امر كه اشخاص مؤثرى، از حكومت ها و از بزرگان قوم كه مى توانند در آنجا (مكه) مجتمع بشوند و مسائل اسلام و مسائل سياسى و اجتماعى مسلمين را بررسى كنند مغفول عنه است. (4) 231
ص: 111
مع الاسف ... در عين حال كه بايد در آنجا (افراد مؤثر حكومت ها) مشكلات را بررسى كنند بر مشكلات افزوده مى شود. (1) 232
ص: 112
حج بهترين ميعادگاه معارفه ملت هاى اسلامى است كه مسلمانان ... با كنار گذاردن تشخص ها و رنگ ها و مليت ها و نژادها به سرزمين و خانه اولين خود رجعت مى كنند. (1) 233
حج بهترين ميعادگاه معارفه ملت هاى اسلامى است كه مسلمانان ... در خانه اى كه متعلق به تمام جوامع اسلامى و پيروان ابراهيم حنيف است گرد هم مى آيند. (2) 234
ص: 113
بايد بدانى كه يكى از فلسفه هاى مهم اين اجتماع عظيم از سراسر جهان در اين مقام مقدس و مهبط وحى ...
وحدت پيروان پيامبر اسلام و پيروان قرآن كريم در مقابل طاغوت هاى جهان است. (1) 235
ص: 114
«ان اول بيت وضع للناس ...» اين يكى از ادله اين است كه خداى تبارك و تعالى ... اين خانه را براى تمام عالم از زمان بعثت تا آخر و براى همه قرار داده است (1) 238
سلام بر مسلمانان متعهدى كه از جهان اسلام به سوى حق شنافته و در جوار خانه خدا وفود نموده اند. (2) 239
خداوند تعالى ... سرّ و انگيزه حج و غايت قرار دادن كعبه و بيت الحرام را، نهضت و قيام مسلمانان براى مصالح ناس و توده هاى مستضعف جهان ذكر مى فرمايد. (3) 240
... در جوار خانه پر بركت خداوند تعالى آداب حضور محضر مقدس خداوند عظيم مراعات و قلوب حجاج عزيز از تمام وابستگى هاى به غير حق آزاد و از آنچه غير دوست
ص: 115
هست تهى ... گردد. (1) 241
اين مسجد الحرام و مساجد در زمان رسول اكرم صلى الله عليه و آله مركز جنگ ها و مركز سياست ها و مركز امور اجتماعى و سياسى بوده است. (2) 242
اين بت شكن و فرزند عزيزش بت شكن ديگر سيد انبياء محمد مصطفى صلى الله عليه و آله به بشريت آموختند كه بت ها هر چه هست بايد شكسته شود و كعبه كه ام القرى است و آنچه از آن بسط پيدا كرده تا آخرين نقطه زمين، تا آخرين روز جهان بايد از لوث بت ها تطهير شود. (3) 243
مگر ابرقدرتهاى زمان ما بت هاى بزرگ نيستند كه جهانيان را به اطاعت و كرنش و پرستش خود مى خوانند و
ص: 116
با زور و زر و تزوير، خود را به آنان تحميل مى نمايند؟ كعبه معظمه يكتا مركز شكستن اين بت هاست. (1) 244
«... و طهر بيتى للطائفين و القائمين و الركع السجود» و اين تطهير از همه اراجس است كه بالاترين آنها شرك است كه در صدر آيه كريمه است. (2) 245
مع الاسف ... وابستگان به حكومت هاى جابر انحرافى ... فرياد مظلومانى را كه از گوشه و كنار جهان در اين مركز فرياد، جمع گرديده اند، زندقه و برخلاف اسلام وانمود مى كنند. (3) 246
لبيك گويان و پاى كوبان به حضور دوست در آن مكان
ص: 117
مقدس مشرف شوند. (1) 247
بحمد اللَّه والمنه امروز ايران و ساير ملت هاى مسلمان راه خود را باز يافته و انبوه زائران بيت اللَّه الحرام از ايران و ساير كشورهاى اسلامى براى احياى مراسم عبادى سياسى حج در حول مسج الحرام- مركز ثقل اسلام و مهبط ملائكة اللَّه و محل نزول وحى گرد آمده اند تا به وظيفه الهى و قرآنى خود كه همانا اعلام و فرياد برائت از مشركان است كه رسول ختمى مرتبت صلى الله عليه و آله بوسيله مولانا على بن ابى طالب- سلام اللَّه عليه- در حج اكبر اجراء فرمود، عمل خواهند كرد. (2) 248
زائران محترم كه در جوار خانه خدا و محل رحمت او هستند با همه بندگان خدا با رفق و مروت و اخوت اسلامى رفتار نمايند. (3) 249
ص: 118
اكنون كه در مركز اسلام حيات بخش، به امر خدا و نداى رسولش گرد آمديد و از هر ملت و مذهب در اين مكان عظيم اجتماع كرديد براى اين درد مهلك و سرطان كشنده (وضع نكبت بار كشورهاى اسلامى) چاره انديشى كنيد. (1) 250
انشاء اللَّه ما نخواهيم گذاشت از كعبه و حج، اين منبر بزرگى كه بر بلنداى بام انسانيت بايد صداى مظلومان را به همه عالم منعكس سازد و آواى توحيد را طنين اندازد صداى سازش ... با كفر و شرك نواخته شود. (2) 251
هيچ شخصيتى و هيچ رژيمى و هيچ طايفه اى حق تقدم در آن (بيت الحرام) را ندارد، اهل باديه و صحرانشينان و
ص: 119
خانه به دوشان با عاكفان كعبه و شهر نشينان و دولتمردان در آن يكسانند. (1) 252
اين بيت معظم براى ناس بنا شده و براى قيام ناس و نهضت همگانى و براى منافع مردمى (2) 253
اين بيت معظم براى ناس بنا شده ... و براى منافع مردمى و چه نفعى بالاتر و والاتر از آن كه دست جباران جهان و ستمگران عالم از سلطه بر كشورهاى مظلوم كوتاه شود و مخازن عظيم كشورها براى مردم خود آن كشورها باشد. (3) 254
بيتى كه براى قيام تأسيس شده است آن هم قيام ناس و لالناس پس بايد براى همين مقصد بزرگ ر آن اجتماع نمود و منافع ناس را در همين مواقف شريف تأمين نمود. (4) 255
ص: 120
ساده بودن بيت و مسجد همچون زمان ابراهيم و صد راسلام و به هم پيوستن مسلمين ... هزاران مرتبه بالاتر است از تزيين كعبه و بناهاى مرتفع عظيم و غافل شدن از مقصد اصلى كه قيام ناس و شهود منافع ناس است. (1) 256
كعبه معظمه براى پذيرايى مسلمانان عاشق حق و عدالت و فريادهاى كوبنده آنان بر سر ابرظالمان دهر و ابرچپاولگران جهان، آغوش باز نموده و انتظار پذيرايى آنان را مى كشد. (2) 257
بيت اللَّه الحرام و كعبه معظمه زائران عزيزى را در آغوش مى كشد كه حج را از انزوى سياسى و انحراف اساسى به سوى حج ابراهيمى و محمدى سوق داده و حيات آن را تجديد مى نمايند. (3) 258
در طواف حرم خدا كه نشانه عشق به حق است، دل را از
ص: 121
ديگران تهى كنيد و جان را از خوف غير حق پاك سازيد و به موازات عشق به حق از بت هاى بزرگ و كوچك طاغوت ها و وابستگانشان برائت جوييد كه خداى تعالى و دوستان او از آنان برائت جستند و همه آزادگان جهان از آنان برى هستند. (1) 259
گردش به دور خانه خدا نشان دهنده اين است كه به غير از خدا، گرد ديگرى نگرديد. (2) 260
از همه جا و همه سرزمين ها و خصوصاً از كعبه حق به جنود خدا متصل شوند و زائران عزيز از بهترين و مقدس ترين سرزمين هاى عشق و شعور و جهاد، به كعبه بالاترى رهسپار شوند. (3) 261
همچون سيد و سالار شهيدان حضرت ابى عبداللَّه
ص: 122
الحسين عليه السلام از احرام حج به احرام حرب و از طواف كعبه و حرم به طواف صاحب بيت و از توضوء زمزم به غسل شهادت و خون رو آورند و به امتى شكست ناپذير و بنيانى مرصوص مبدل گردند كه نه ابرقدرت شرق ياراى مقابله آنان را داشته باشد نه غرب. (1) 262
در كنار خانه خدا و مرقد پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله بيعت ها و پيوندهاى دوستى و ارتباط آينده را با مسلمانان محكم كنند. (2) 263
ما بر اين مطلب پافشارى و اصرار مى كنيم كه مسلمانان حداقل در خانه خدا و حرم امن الهى خود را از تمامى قيد و بندهاى ظالمان آزاد بينند و در يك مانور بزرگ از ... هر وسيله اى براى رهائى خود استفاده نمايند. (3) 264
ص: 123
مهدى منتظر در لسان اديان و به اتفاق مسلمين از كعبه ندا سر مى دهد و بشريت را به توحيد مى خواند، همه فريادها را از كعبه و مكه سر مى دهند و ما بايد از آنها تبعيت كنيم. (1) 265
اين بت شكن و فرزند عزيزش بت شكن ديگر سيد انبياء محمد مصطفى صلى الله عليه و آله به بشريت آموختند كه بت ها هر چه هست بايد شكسته شود ... و چه بتى بدتر و خطرناكتر از طاغوت هاى در طول تاريخ از زمان آدم صفى اللَّه تا ابراهيم خليل اللَّه تا محمد حبيب اللَّه- صلى اللَّه عليهم و آلهم اجمعين- تا آخرالزمان كه بت شكن آخر، از كفته نداى توحيد سر مى دهد. (2) 266
ص: 124
«ان اول بيت وضع لالناس للذى ببكة المباركة ...» اين يكى از ادله اين است كه خداى تبارك و تعالى همه عالم را به اسلام دعوت فرموده است. (1) 267
آن چيزى كه اساس است ... توجه به خداست. (2) 268
از آنجا كه مسلمانان جهان به علت فشار و حبس و اعدام، قدرت بيان مصيبت هايى كه حاكمان كشوران بر آنها تحميل كرده اند را ندارند، بايد بتوانند درحرم امن الهى مصائب و دردهايشان را با كمال آزادى بيان كنند تا ساير مسلمانان براى رهايى آنان چاره اى بينديشند. (3) 269
(شهدا) آمده بودند كه دوباره به محمد صلى الله عليه و آله بگويند كه از مبارزه خسته نشده اند و به خوبى مى دانند كه «ابى سفيان» و «ابى لهب» و «ابى جهل» براى انتقام، در كمين نشسته اند و با خود مى گويند مگر هنوز «لات» و «هبل» در كعبه اند؟ آرى
ص: 125
خطرناكتر از آن بت ها اما در چهره و فريبى نو. (1) 270
زائران شريف ايرانى، امسال پيام انقلاب و برائت خود را با خونشان به جهان و به امت اسلام ابلاغ نمودند و با تقديم شهداى بزرگ به پيشگاه مقدس حق از سازندگان و بانيان سياست «نه شرقى و نه غربى» كعبه خداوند گشتند. (2) 271
«اجعلتم سقاية الحاج و عمارة المسجد الحرام» گويى آيه شريفه ... در عصر حاضر سرگرمى به سقايت و معيشت حجاج و به عمارت و تزيين مسجد الحرام و غفلت از ايمان به خدا و روز جزا و كناره گيرى از جهاد عى سبيل اللَّه را ظلم و كسانى كه چنين كنند را ظالم محسوب داشته است. (3) 272
مجرد كليد دارى بيت و سقايت حجاج و عمارت
ص: 126
مسجد الحرام كافى نيست و مربوط به مقصد نيست ساده بودن بيت و مسجد ... و به هم پيوستن مسلمين در آن مكان بى آلايش و وافدين بى پيرايش هزاران مرتبه بالاتر است از تزيين كعبه و بناهاى مرتفع و عظيم و غافل شدن از مقصد اصلى كه قيام ناس و شهود منافع ناس است. (1) 273
اگر انشاء اللَّه عموم زائران از هر طايفه و مذهب كه از سراسر جهان در آن مكان شريف مجتمع شده اند، نداى خداوند را اجابت كنند و با فرياد واحد، ستمگران و ظالمان را محكوم نمايند كاخ هاى ستم فرو خواهد ريخت. (2) 274
ما بايد ... نداى توحيد كلمه و كلمه توحيد را از آن مكان مقدس سر دهيم. (3) 275
بايد دست شياطين را از كعبه و حرم كشورهاى اسلامى
ص: 127
كه حريم آن است قطع كرد. (1) 276
بايد شيطان بزرگ و ميانه و كوچك (اولى، وسطى، عقبه) را از حريم مقدس اسلام و كعبه و حرم راند. (2) 277
ص: 128
آن چيزى كه اساس است سير الى اللَّه است توجه به خداست ... شكستن بت نفس كه بالاترين بت هاست و دنبال او شكستن بت هاى ديگر. (1) 280
اسلام وضعش اين نيست ... كه مسلين بيايند در حج و فقط چند مرتبه دور خانه مبارك بگردند و بعد هم وقوف و چه و چه و هيچ كار نداشته باشند كه مستكبرين بر مردم دنيا چه مى كنند بى تفاوت باشند. (2) 281
اميد آن است كه دولت هاى اسلامى و خصوص دولت عربستان سعودى كه در مركز سياست اسلامى واقع است با ما هم صدا و هم فكر شوند. (3) 282
ص: 129
ما در مكه باشيم يا نباشيم دل و روحمان با ابراهيم در مكه است ... به سوى كعبه نماز مى گزاريم و به سوى كعبه مى ميريم و خدا را سپاس مى گزاريم كه در ميثاقمان با خداى كعبه پايدار مانده ايم. (1) 283
ص: 130
اين كنگره سراپا سياست كه به دعوت ابراهيم و محمد- صلى اللَّه عليهما و آلهما- برپا مى شود و از هر گوشه دنيا و از هر «فج عميق» در آن اجتماع مى كنند براى منافع ناس است و قيام به قسط است. (1) 284
سلام بر آنان كه رمز دعوت حق تعالى را در وفود به سوى خانه خدا دريافتند و لبيك گفتند. (2) 285
ص: 131
سلام بر مسلمانان متعهدى كه از جهان اسلام به سوى حق شتافته و در جوار خانه خدا وفود نموده اند. (1) 286
سلام بر آنان كه از همه اقسام شرك رو برگرداندند و به سوى مركز توحيد روآوردند و از قيد عبوديت و اطاعت از همه بت هاى جهان مراكز استكبار و استعمار و قدرت هاى شيطانى رها و به قدرت مطلقه الهى و حبل المتين توحيد پيوستند. (2) 287
شما موفق شديد به زيارت خانه اى كه ... اول بيتى است كه خداوند براى همه مردم قرار داده است. (3) 288
ص: 132
... كنگره عظيم حج در مواقف معظمه از بزرگترين كنگره هاى جهان اسلام است. (1) 289
با توجه به اينكه فريضه حج ... حجاج محترم جهان را دور هم گرد آورده ... راههاى اتحاد بين همه طوايف و مذاهب اسلامى را بررسى كنيد و در امور سياسى مشترك بين همه طوايف مشكلاتى را كه براى مسلمين جهان به دست دشمنان سرسخت اسلام پيش آمده است كه اهم آن اختلاف انگيزى بين صفوف مسلمانان است را چاره انديشى بنماييد. (2) 290
پر واضح است كه اگر در اين كنگره عظيم جهانى كه همه اقشار ملت هاى مظلوم اسلامى از هر مذهب و ملت و داراى هر زبان و مسلك و هر رنگ و قشر ولى با زىّ واحد و لباس مشابه دور از هر آلايش و آرايش اجتماع نموده اند مسائل اساسى اسلام و مسلمين و مظلومان جهان از هر فرقه، حل نشود و حكومت هاى مستكبر و زور گو سر
ص: 133
جايشان ننشينند از اجتماعات كوچك منطقه اى و محلى، كارى برنخواهد آمد و راه حل فراگيرى به دست نخواهيم آورد. (1) 291
ص: 134
در فريضه حج كه لبيك به حق است و هجرت به سوى حق تعالى به بركت ابراهيم و محمد است مقام «نه» بر همه بت ها و طاغوتها است و شيطان و شيطان زاده ها است و كدام بت از شيطان بزرگ آمريكاى جهانخوار و شوروى ملحد متجاوز، بزرگتر؟ و كدام طاغوت و طاغوتچه از طاغوتهاى زمان ما بالاترند؟ (1) 292
سلام بر آن «ابراهيم خليل اللَّه» كه يك تنه بر بت ها و بت پرست ها يورش برد و از تنهايى و آتش نهراسيد و آن
ص: 135
«موساى كليم اللَّه» كه با عصاى چوپانى بر فرعونيان خروش كشيد واز بى كسى باك نداشت. (1) 293
اين كنگره سراپا سياست ... براى ... قيام به قسط است و در ادامه بت شكنى هاى ابراهيم و محمد است و طاغوت شكنى ها و فرعون زدودنهاى موسى است و كدام بت به پايه شيطان بزرگ و بت ها و طاغوت هاى جهان خوار مى رسد كه همه مستضعفان جهان را به سجده خود و ستايش خويش فراخواند و همه بندگان آزاد خداى تعالى را بنده فرمانبردار خويش داند. (2) 294
همان طور كه پيغمبر اكرم بت ها را در كعبه شكست ما هم بت ها را بشكنيم و اين بت ها كه در زمان ما هستند از آن زمان بالاتر و بدترند. (3) 295
ص: 136
بحمد اللَّه امسال (1363) در مكه با اين تظاهرات عظيم و با اين شعارهاى كوبنده يك مقدارى از صولت بت ها شكسته شد و انشاء اللَّه بعدها هم خواهد شد. (1) 296
مگر ابرقدرتهاى زمان ما بت هاى بزرگ نيستند كه جهانيان را به اطاعت و كرنش و پرستش خود مى خوانند و با زور و تزوير خود را به آنان تحميل مى نمايند؟ (2) 297
اين بت شكن و فرزند عزيزش بت شكن ديگر سيد انبياء محمد مصطفى صلى الله عليه و آله به بشريت آموختند كه بت ها هر چه هست بايد شكسته شود ... و چه بتى بدتر و خطرناكتر از طاغوت هاى در طول تاريخ از زمان آدم صفى اللَّه تا ابراهيم
ص: 137
خليل اللَّه تا محمد حبيب اللَّه صلى الله عليه و آله تا آخرالزمان كه بت شكن آخر، از كعبه نداى توحيد سر دهد. (1) 298
اگر انسان يك نفر آدم كه اهل آن مسائل (عرفان) است همين نماز را- آن بعد عرفانى نماز را- در اذكر و در كارهاى ديگرش دنبال كند مى بيند كه چه درياى خروشانى است معراج است- معراج مؤمن است يعنى تا مافوق عالم طبيعت و مافوق عالم وجود، انسان را مى كشاند گاهى در يك كلمه اش اين طور است. (2) 299
سوره حمد كه در قرآن هست و اولين سوره است و براى نماز قرار دادند و نماز بدون حمد، گفتند نماز نيست، همين سوره حمد تمام معاف در آن هست منتها آن كسى
ص: 138
كه نكته سنج باشد بايد در آن تأمل كند ما اهلش نيستيم. (1) 300
ما مى گوييم كه «الحمد للَّه ربّ العالمين» يعنى خدا شايسته است كه همه حمدها براى او باشد اما قرآن اين را نمى گويد قرآن مى گويد كه اصلًا حمدى در جائى واقع نمى شود الّا براى خدا، آن هم كه بت پرست است حمد است آن هم براى خدا است و خودش نمى داند، اشكال، ندانستن و جهالت ماها است. (2) 301
ص: 139
در لمس «حجرالاسود» بيعت با خدا بنديد كه با دشمنان او و رسولانش و صالحان و آزادگان، دشمن باشيد و به اطاعت و بندگى آنان هر كه باشد و هرجا باشد سر ننهيد و خوف و زبونى را از دل بزداييد كه دشمنان خدا و در رأس آنان شيطان بزرگ زبونند هر چند در ابزار آدم كشى و سركوبى و جنايتشان برترى داشته باشند. (1) 304
ص: 140
در سعى بين صفا و مروه با صدق و صفا سعى دريافتن محبوب كنيد كه با يافتن او همه بافت هاى دنيايى گسسته مى شود و همه دل بستگيهاى مادى گسسته شود و آزادگى ها شكفته گردد و قيد و بند شيطان و طاغوت كه بندگان خدا را به اسارت و اطاعت كشند درهم ريزد. (1) 305
ص: 141
سلام بر ... مسلمانان متعهدى كه در اين مجمع عمومى و سازمان الهى با لغو امتيازات متحد الشكل و بدون توجه به رنگ و زبان و كشور و منطقه هر سال يك بار در مواقف شريفه مجتمع مى شوند و با ساده ترين و بى آلايش ترين جهات مادى با توجه به معنويت و وفود على اللَّه گرد هم مى آيند و به وظايف و آداب اسلامى عمل مى كنند. (1) 306
اكنون كه در آستانه فريضه مباركه حج هستيم لازم است توجهى به ابعاد عرفانى و روحانى و اجتماعى و سياسى و
ص: 142
فرهنگى آن داشته باشيم باشد كه اين امر راه گشايى براى قدم هاى مؤثر بعدى باشد. (1) 307
حج و همه عبادات اسلامى، آميخته به همه ابعاد مختلفه است. (2) 308
فلسفه حج بايد جواب گوى اين فريادهاى مظلومانه (برادران فلسطينى، لبنانى و آفريقايى) باشد. (3) 309
لازم است در خلال اعمال شريفه حج به يكى از بزرگترين فلسلفه اين اجتماع عظيم توجه داشته و به وضع اجتماعى و سياسى كشورهاى اسلامى رسيدگى كرده و از گرفتارى هاى برادران ايمانى خود مطلع گشته و در رفع آن در حد وظيفه اسلامى و وجدانى كوشش كنند. (4) 310
ص: 143
همه مسلمانان بايد در ... بازگرداندن اين دو (حج و قرآن) به صحنه هاى زندگى شان كوشش كنند. (1) 311
حج بسان قرآن است كه همه از آن بهره مند مى شوند ولى انديشمندان و غواصان و دردآشنايان امت اسلامى اگر دل به درياى معارف آن بزنند و از نزديك شدن و فرورفتن د راحكام و سياستهاى اجتماعى آن نترسند، از صدف اين دريا گوهرهاى هدايت و رشد و حكمت و آزادگى را بيشتر صيد خواهند نمود و از زلال حكمت و معرفت آن تا ابد سيراب خواهند گشت. (2) 312
حج براى نزديك شدن و اتصال انسان به صاحب خانه
ص: 144
است و حج تنها حركات و اعمال و لفظها نيست و با كلام و لفظ و حركت خشك، انسان به خدا نمى رسد. (1) 313
حج پيام آور ايجاد و بناى جامعه اى به دور از رذايل مادى و معنوى است. (2) 314
ص: 145
مسالمت آميز د رسطح جهان ... و رسيدن انسانها به كمال و سعادت اخروى است. (1) 317
جهات سياسى زيادى در اجتماعات، جماعات و جمعات و خصوصاً اجتماع گرانبهاى حج مى باشد كه از آن جمله اطلاع بر گرفتارى هاى اساسى و سياسى اسلام و مسلمين است. (2) 318
در اين اجتماع بزرگ حج ... بايد به نفع اسلام و مسلمين بهره بردارى شود. (3) 319
اين اجتماع بزرگ ... شما ملت هاى مسلمان را مكلف مى سازد كه ... براى آزادى سرزمين فلسطين از چنگال صهيونيسم، دشمن سرسخت اسلام و انسانيت چاره انديشى كنيد از مساعدت و همكارى با مردان
ص: 146
فداكارى كه در راه آزادى فلسطين مبارزه مى كنند غفلت نورزيد. (1) 320
اين اجتماع بزرگ ... شما ملت هاى مسلمان را مكلف مى سازد كه ... براى فقرا و مستمندان كشورهاى اسلامى فكرى كنيد.
اين اجتماع بزرگ ... شما ملت هاى مسلمان را مكلف مى سازد كه ... گرفتارى هاى ملل مسلم را از زبان اهالى هر مملكت شنيده و در راه حل مشكلات آنان از هيچگونه اقدامى فروگذار نكنيد.
اين اجتماع بزرگ ... شما ملت هاى مسلمان را مكلف مى سازد كه در راه اهداف مقدسه اسلام، مقاصد عاليه شريعت مطهره و در راه ترقى و تعالى مسلمين و اتحاد و پيوستگى جامعه اسلامى كوشش كنيد.
ص: 147
مسأله حج ... از مسائل مهم اسلامى و اجتماعات بزرگ سياسى- مذهبى جامعه مسلمانان مى باشد. (1) 321
ص: 148
خداوند تبارك و تعالى مسلمانان جهان را با شرائط خاص دعوت نموده است تا در ضمن بجا آوردن اين فريضه بزرگ از امورى كه در بلاد مسلمين از جهات اجتماعى و سياسى مى گذرد مطلع شده و اگر گرفتارى هايى دارند با يكديگر در ميان گذاشته و حتى الامكان در رفع آن كوشا باشند. (1) 324
زائران ... ميهمانان خدا و رسولند و اهانت و جسارت به آنها اهانت و جسارت به ميزبانان بزرگ آنان است ... و لبيك به آنان نيز لبيك به خداى تعالى است. (2) 325
با (زائران) مهر و صفا و محبت و وفا و اخوت اسلامى رفتار كنيد و ميهمانان خدا و رسول را آزار ندهيد ... اين ميهمانان متعهد را گرامى داريد. (3) 326
مهم آن است كه حاج بداند كه ... هر خودخواهى و
ص: 149
خودبينى با خداخواهى مخالف است و با هجرت الى اللَّه مباين و موجب نقض معنويت حج است. (1) 327
«اجعلتم سقاية الحاج» گويى آيه شريفه در عصر ما نازل شده و گوياى حال ماست در عصر حاضر سرگرمى به سقايت و معيشت حجاج و غفلت از ايمان به خدا و روز جزا و كناره گيرى از جهاد فى سبيل اللَّه را ظلم و كسانى كه چنين كنند را ظالم محسوب داشته است. (2) 328
بزرگترين درد جوامع اسلامى اين است كه ... حج با آن همه راز و عظمتى كه دارد هنوز به صورت يك عبادت خشك ويك حركت بى حاصل و بى ثمر باقى مانده است. (3) 329
مسلّم حج بى روح و بى تحرك و قيام، حج بى برائت،
ص: 150
حج بى وحدت و حجى كه از آن هدم كفر و شرك برنيايد، حج نيست. (1) 330
از آن مركز كه كعبه معظمه است و در هر سال مركز اجتماع مسلمين است گرفته تا آخر بلاد مسلمين، اسلام گم است. (2) 331
ص: 151
مناسك حج مناسك زندگى است و از آنجا جامعه امت اسلامى از هر نژاد و ملتى بايد ابراهيمى شود تا به خيل امت محمد صلى الله عليه و آله پيوند خورد و يكى گردد و يد واحده شود، حج تنظيم و تمرين و تشكل اين زندگى توحيدى است. (1) 332
همانها (شهداى مكه) كه براى نجات محرومان و بنگان خدا راحتى راحت طلبان را بر خود حرام و محرم به احرام شهادت شده بودند و عزم را جزم كردند تا نه تنها بنده زر خريد آمريكا و شوروى نباشند كه زير بار هيچكس جز خدا نروند. (2) 333
ص: 152
همچون سيد و سالار شهيدان حضرت ابى عبداللَّه الحسين عليه السلام از احرام حج به احرام حرب (1) 334 و از طواف كعبه و حرم به طواف صاحب بيت و از توضوء زمزم به غسل شهادت رو آوردند. (2) 335
مراتب معنوى حج كه سرمايه حيات جاودانه است ...
حاصل نخواهد شد مگر آنكه دستورات عبادى حج به طور صحيح و شايسته و مو به مو عمل شود. (3) 336
اميدواريم كه مسلمان ها به خود بيايند و از همين عباداتى كه خداى تبارك و تعالى براى آنها مقرر فرموده است از همين ها هم سير معنوى بكنند و هم برداشت هاى
ص: 153
سياسى و هم عمل. (1) 337
با حال شعور و عرفان به «مشعر الحرام» و «عرفات» رويد و در هر موقف به اطمينان قلب بر وعده هاى حق و حكومت مستضعفان بيفزاييد. (2) 338
مسلمانان در مواقف و مراسم اين عبادت كه يكى از مقاصد بزرگ آن اجتماع مسلمين از تمام بقاع زمين براى منافع مستضعفان جهان است و كدام نفع بالاتر از كوتاه كردن دست جهانخواران از ممالك اسلامى است. (3) 339
ص: 154
چاره اساسى ... عملى كردن شعائر مواقف كريمه و مشاهد شريفه در كشورهاى خويش است و قدم اول زدودن يأس از دلهاست. (1) 340
عرفات و مشعر و منى ميهماندار كسانى هستند كه ملت مسلمانشان با عرفان و شعور سياسى قيام نموده اند تا آرمان ها و امانى اسلام را در كشور خود و ساير كشورهاى مظلوم تحت ستم تحقق بخشند و سياست بازان قلابى را كه با فريب و دغل بر مظلومان جهان تاخته و هستى همه را غارت نموده اند رسوا كنند. (2) 341
اكنون شما عزيزان بر سر دوراهى سعادت ابدى و تحصيل رضاى حق و خاصان او و شقاوت و محروميت
ص: 155
ابدى هستيد و اميدوارم به بركت مواقيت و مواقف متبركه و دعاى ملت محروم كه بدرقه راه شما است از طبقه اول باشيد و اسلام و شهداء و جانبازان و ملت و ميهن خود را سرافراز كنيد و دست ردّ به سينه دشمنان اسلام و مسلمانان زنيد و دشمنان را مخذول و دل شكسته و دوستان را شاد نماييد. (1) 342
اگر دولت حجاز از اين فريضه عبادى سياسى كه هر سال در مواقف كريمه حرمين شريفين با حضور ميليونى مسلمانان تشكيل مى شود استفاده سياسى- اسلامى مى نمود احتياج به آمريكا ... نداشت و مشكلات مسلمانان حل مى شد. (2) 343
با سكوت و سكون، تفكر در آيات حق كنيد و به فكر نجات محرومان و مستضعفان از چنگال استكبار جهانى باشيد و راههاى نجات را از «حق» در آن مواقف كريمه، طلب كنيد. (3) 344
ص: 156
شرط همه مناسك و مواقف براى رسيدن به آرزوهاى فطرى و آمال انسانى، اجتماع همه مسلمانان در اين مراحل و مواقف و وحدت كلمه تمامى طوايف مسلمين است بدون اعتنا به زبان و رنگ و قبيله و طايفه و مرز و بوم و عصبيتهاى جاهلى و هماهنگ خروشيدن بر دشمن مشترك است كه دشمن اسلام عزيز است و در اين عصر از آن سيلى خورده است و آن را مانع غارتگرى هاى خود مى داند. (1) 345
ص: 157
فرياد برائت از مشركان در مراسم حج ... يك فرياد سياسى- عبادى است كه رسول اللَّه صلى الله عليه و آله به آن امر فرمود. (1) 346
برائت از كفار و سردمداران آنان را از وظايف خود در مواقف كريمه بدانند تا حج آنها حج ابراهمى ابوالانبياء- صلواة اللَّه عليه- باشد و حج محمدى صلى الله عليه و آله و الا «ما اكثر الضجيج و اقل الحجيج» درباره آنها صادق است. (2) 347
ص: 158
انبوه زائران ... گرد آمده اند تا به وظيفه الهى و قرآنى خود كه همانا اعلام و فرياد برائت از مشركان است كه رسول ختمى مرتبت صلى الله عليه و آله بوسيله مولانا على بن ابى طالب عليه السلام در حج اكبر اجرا فرمود عمل خواهند كرد. (1) 348
به موازات عشق به حق از بت هاى بزرگ و كوچك، طاغوت ها و وابستگانشان برائت جوئيد كه خداى تعالى و دوستان او از آنان برائت جستند و همه آزادگان جهان از آنان برى هستند. (2) 349
بايد فرياد برائت از مشركان و ستمكاران بطور كوبنده و با شركت همگانى باشد كه صداى مظلوميت مسلمانان و ملت هاى تحت سلطه ابرجنايتكاران را به گوش جهانيان
ص: 159
برسانند و خفتگان را بيدار و ساكتان در مقابل جباران را هشدار و ناهيان از معروف و آمران به منكر را كه برخلاف فرمان خداوند و دستور قرآن مجيد و سنت رسول اللَّه صلى الله عليه و آله به طرفدارى از مشركان و خون خواران بين المللى جانفشانى و يقه دارى مى كنند ... به جاى خود بنشانند. (1) 350
اگر نمايندگان يك ميليارد مسلمان با اسم و رسم، از متجاوزان به حقوق مظلومان و بلاد مسلمين برائت جويند و خواستار قطع يد ظالمين شوند هيچ قدرتى تاب مقاونت با آنان را نخواهد داشت. (2) 351
درود بى پايان بر پيمبران اولى العزم، چون ابراهيم بت شكن و موساى طاغوت برانداز و عيساى مسيح كه اگر فرصت يافته بود همانند آنان بود و محمد شكننده تمامى بت ها و برائت جوينده از تمامى مشركان و ستمكاران. (3) 352
مع الاسف مكه معظمه و جده و مشاهد مشرفه حجاز ...
ص: 160
كه بايد به حكم اسلام بت هاى جنايتكار را در آنجا شكست و فرياد بر سر آنها زد و از آنها برائت جست مملو از كالاهاى بيگانگان و بازارى براى دشمنان اسلام و پيامبر بزرگ صلى الله عليه و آله شده. (1) 353
ص: 161
جمرات انتظار فداكارانى را مى كشد كه از كشورى آمده اند كه ملت شجاع آن، شياطين بزرگ و كوچك و متوسط را بى باكانه از كشور خود رانده اند و دست ناپاكشان را از ذخاير ميهن خود قطع نموده (اند). (1) 354
جمرات انتظار فداكارانى را مى كشد كه ... در اين مكان مقدس نيز با سنگ ريزه ها و شعارهاى كوبنده گروه شياطين را از «ام القرى» و ماحولها كه جهان است رمى و طرد كنند. (2) 355
ص: 162
بايد ... منافع ناس را در همين مواقف شريف تأمين نمود و رمى شياطين بزرگ و كوچك را در همين مواقف انجام داد. (1) 356
ص: 163
عقبات رمى كنيم و طرد نماييم تا حج خليل اللَّه و حبيب اللَّه و ولى اللَّه مهدى عزيز را بجا آورده باشيم. (1) 359
اگر جهات معنوى به فراموشى سپرده شود گمان نكنيد كه بتوان از چنگال شيطان نفس رهايى يابيد و تا در بند خويشتن خويش و هواهاى نفسانى خود باشيد نمى توانيد جهاد فى سبيل اللَّه و دفاع از حريم اللَّه نماييد. (2) 360
ص: 164
پس به منى رويد و آرزوهاى حقانى خود را در آنجا دريابيد كه آن، قربانى نمودن محبوب ترين چيز خويش در راه محبوب مطلق است و بدانيد تا از اين محبوب ها كه بالاترينش «حب نفس» است و «حب دنيا» تابع آن است نگذريد به محبوب مطلق نرسيد و در اين حال است كه شيطان را رجم كنيد و شيطان از شما بگريزد. (1) 363
به سوى قربانگاه اسمافيل عزيز مى روند كه دستور گذشتن از هر چيز را در راه او به ما داد. (2) 364
ص: 165
فرارسيدن عيد بزرگ اسلامى قربان را به همه مسلمين تبريك عرض مى كنم عيدى كه انسان هاى آگاه را به ياد قربانگاه ابراهيمى مى اندازد. (1) 365
اين پدر توحيد وبت شكن جهان ... به فرزندان آدم درس آموزنده جهاد در راه حق را داد كه از اين مكان عظيم تيز فداكارى و از خود گذشتن را به جهانيان ابلاغ كنيد به جهانيان بگوييد در راه حق و اقامه عدل الهى و كوتاه كردن دست مشركان زمان بايد سر از پا نشناخت و از هر چيزى حتى مثل اسماعيل ذبيح اللَّه گذشت كه حق جاودانه شود. (2) 366
اين پدر توحيد و بت شكن جهان ... به همه ما ذريه آدم فهماند كه مكه ومنى قربانگاه عاشقان است و اينجا محل نشر توحيد و نفى شرك كه دلبستگى به جان و عزيزان نيز
ص: 166
شرك است. (1) 367
قربانگاهى كه درس فداكارى و جهاد در راه خداى بزرگ به فرزندان آدم و اصفياء و اولياى خدا مى دهد. (2) 368
اين پدر توحيد و بت شكن جهان به ما و همه انسان ها آموخت كه قربانى در راه خدا پيش از آن كه جنبه توحيدى و عبادى داشته باشد جنبه هاى سياسى و ارزش هاى اجتماعى دارد.
عمق جنبه هاى توحيدى و سياسى اين عمل را جز انبياء عظام و اولياء كرام- عليهم الصلوة و السلام- و خاصه عباد اللَّه كس ديگرى نمى تواند ادراك كند. (3) 369
براى ابراهيم اين (قربانى) مسأله اى نيست ايثار نيست ابراهيم خودى نمى بيند تا ايثار كرده باشد ايثار
ص: 167
اين است كه من هستم و تو (خدا) هستى و عمل من براى تو ايثار است اين در نظر اهل معرفت و اولياء خدا، شرك است، در عين حالى كه در نظر ما كمال بزرگى است ايثار بزرگى است. (1) 370
اما آن چيزى كه ابراهيم را ابراهيم مى كند، مسأله اين صورت (قربانى) نيست مسأله آن سيرى است كه فرموده و منتهى به اين مسائل شده است ... ما صورت عمل را مى بينيم واز آن هم اعجاب مى كنيم واعجاب آورهست لكن آنهايى كه اهل معارف الهى هستند باطن اين صورت را ملاحظه مى كنند. (2) 371
همه بايد به پدر توحيد و پدر پيامبران عظيم الشأن تأسى (در بت شكنى و تقديم عزيزترين ثمرات عمر در راه خدا) كنند. (3) 372
ص: 168
در آستان عيد سعيد قربان كه بايد به عموم مسلمانان جهان بخصوص حجاج بيت اللَّه الحرام، رهسپاران به سوى قربانگاه بزرگ ابوالانبياء حضرت ابراهيم خليل اللَّه- صلوات اللَّه عليه و عليهم- تبريك عرض كنم. (1) 373
عيد براى ما يك معنا دارد براى ابراهيم و براى پيغمبرها يك معناى ديگر دارد ما هم عيد مى گيريم آنها هم عيد مى گيرند لكن آنهائى كه عيد مى گيرند، عيد لقاء است، آنها عود مى كنند به آنجايى كه از آنجا ظاهر شده اند و عيد
ص: 169
مى گيرند براى اين امر، البته بعد از ارجاع به آن معناى سير الهى، اسمش عيد مى شود. (1) 374
آن چيزى كه مى تواند جلوگيرى كند (از بازگشت به قبل از انقلاب) يك قدرى تفكر در عيد قربان و مسائل قربانگاهى حضرت ابراهيم است تدبر در ايثارى كه او كرد و از خود گذشتگى كه او كرد. (2) 375
حضرت ابراهيم كه اين عيد منتسب به او هست و بنيان گدار ايثار است صورت عملش يك معناست و معنا و محتواى عمل يك باب ديگر است. (3) 376
اين پدر توحيد و بت شكن جهان ... به ما و همه آموخت كه عزيزترين ثمره حيات خود را در راه خدا بدهيد و عيد
ص: 170
بگيريد خود و عزيزان خود را فدا كنيد و دين خدا را و عدل الهى را برپا نماييد. (1) 377
عيد سعيد و مبارك در حقيقت آن روزى است كه با بيدارى مسلمين و تعهد علماى اسلام تمام مسلمانان جهان از تحت سلطه ستمكاران و جهانخواران بيرون آيند. (2) 378
اين مقصد بزرگ (رهايى مسلمين از سلطه جهانخواران) زمانى ميسر است كه ابعاد مختلفه احكام اسلام را بتوانند (علماى اسلام) به ملت هاى زير ستم، ارائه دهند و ملت ها را با اسلام ناشناخته، آشنا كنند. (3) 379
ص: 171
با مشتى پر از ارزشهاى انسانى- اسلامى كه پيغمبران بزر از ابراهيم خليل اللَّه تا محمد حبيب اللَّه صلى الله عليه و آله به انگيزه آن مبعوث شدند به دوستان ... بپيوندند. (1) 380
اين ارزش ها (انسانى- اسلامى) و انگيزه هاست (كه انبياء براى آن مبعوث شدند) كه انسان را از اسارت نفس اماره به سوء و وابستگى به غرب و شرق نجات و به شجره مباركه زيتونه، لاشرقيه و لاغربيه مى رساند. (2) 381
ص: 172
به جاى سوغات هاى مادى فانى، دستاوردهاى باقى ابدى براى دوستان به سوغات آورند. (1) 382
ص: 173
انشاء اللَّه تعالى (حج امسال) به طورى كه مرضى خداوند و رسول اللَّه صلى الله عليه و آله است انجام گيرد. (1) 385
سنايش و نيايش مخصوص ذات مقدسى است كه با عنايات خاص خود و فرو فرستادن وحى بر انبياء عظام از آدم صفى اللَّه تا محمد حبيت اللَّه- عليهم صلوات اللَّه و سلامه- راه و روش چگونه زيستن و براى چه آفريده شدن و مقصد آفرينش را بر جامعه بشرى آموخت. (2) 386
شكر بى پايان بر عنايات حق- جل و علا- كه در آستان عزيمت حجاج محترم ايرانى به معبد عشق و مرقد معشوق و هجرت به سوى خداى تعالى و رسول معظمش صلى الله عليه و آله نداى
ص: 174
اسلام بر اقصى بلاد جهان طنين افكنده و بيرق معنوى اسلام دراقطار عالم به اهتزاز درآمده و چشم هاى جهانيان به سوى كشور ولى اللَّه الاعظم- ارواحنا لمقدمه الفداء- دوخته شده ... است. (1) 387
اسلام براى بشر آمده است نه براى مسلمين و نه براى ايران انبياء بر انسانها مبعوثند و پيغمبر اسلام بر انسانها مبعوث بود. (2) 388
سلام و درود بر «محمد حبيب اللَّه» كه به تنهايى قيام كرد و تا آخرين ساعات زندگانى با كفار ظلم پيشه به جنگ برخاست و از كمى عِدّه و عُدّه نناليد. (3) 389
به سوى مدينه محمدى صلى الله عليه و آله مى روند تا محمدى شوند و
ص: 175
چگونه زيستن و چگونه مجاهدت كردن و چگونه رفتن به سوى معشوق را بياموزند. (1) 390
سلام جاويدان بر ائمه مسلمين، اين راه گشايان پيكارگرى عليه ستمكاران مسلمان نما و جباران غاصب حقوق اللَّه و حقوق الناس و كج فهمان داغ بر پيشانى. (2) 391
درود بى پايان بر على بن ابى طالب كه يا دژخيمان به صورت مسلمان و مقدس نماهاى بدتر از كفار جنگيد و از هيچ قدرتى نهراسيد. (3) 392
سلام بر حسين بن على كه با ياران معدود خويش براى برچيدن بساط ظلم، غاصبان خلافت، بپا خاست و از ناچيز بودن عِدّه و عُدّه خيال سازش با ستمگر را به خود راه نداد
ص: 176
و كربلا را قتلگاه خود و فرزندان و اصحاب معدودش قرار داد و فرياد «هيهات منا الذله» اش را به گوش حق طلبان رساند. (1) 393
سلام بر مسلمانان صدر اسلام كه با اندك تداركات جنگى به سلاطين جور روم و ايران تاختند و از كمى ياران به خود ترس راه ندادند. (2) 394
رفته اند به سوى قبر رسول عظيم الشأن و قبور اولياء عظيم المنزله اى كه لحظه اى به دنيا و زخارف آن توجه نكرده اند و به جز خدا و اوامر او نينديشيده اند و به جز رضاى او قدم برنداشته اند. (3) 395
دل صخره ها و سنگها و بيابانها و كوهها و كوچه و
ص: 177
بازارهاى مكه و مدينه پر است از هنگامه رسالت آنان، كه اگر آنها به زبان و سخن مى آمدند و از راز و رمز تحقق «فاستقم كما امرت» پرده بر مى داشتند زائران ... درمى يافتند كه رسول خدا براى هدايت ما و بهشتى شدن مسلمانان چه كشيده اند و مسؤوليت پيروان او چقدر سنگين است. (1) 396
اكنون شما عزيزان بر سر دوراهى سعادت ابدى و تحصيل رضاى حق و خاصان او و شقاوت و محروميت ابدى هستيد و اميدوارم ... از طبقه اول باشيد و اسلام و شهداء و جانبازان و ملت و ميهن خود را سرافراز كنيد. (2) 397
پيامبر اسلام نيازى به مساجد اشرافى و مناره هاى تزييناتى ندارد پيامبر اسلام دنبال مجد و عظمت پيروان خود بوده است. (3) 398
ص: 178
(شهداء) آمده بودند كه دوباره به محمد صلى الله عليه و آله بگويند كه از مبارزه خسته نشده اند و به خوبى مى دانند كه ابى سفيان و ابى جهل براى انتقام در كمين نشسته اند. (1) 399
ص: 179
هنر انبياء اين بوده است كه مسائل را مسائل دقيق عرفانى را با يك لفظى مى گفتند كه هر كسى يك جورى از آن خودش مى فهميده ولى واقعش مال آنهايى است كه افقشان بالاتر از اين است و اين هنر در قرآن از همه جا بالاتر است و در ادعيه هم هست. (1) 402
زبان ادعيه با زبان عاديى كه احكام مى خواهند بگويند دوتا است زبان ادعيه با زبان فلسفه هم دوتا است، با زبان عرفان علمى هم دوتا است يك زبان ديگرى است مافوق
ص: 180
اينها منتها زبان فهم مى خواهد بايد كسانى كه آن زبان را مى فهمند توجه كنند، البته براى همه، چيزى در آن هست. (1) 403